خودکار ستاره دار

میزبان این صفحات خودکار من است

خودکار ستاره دار

میزبان این صفحات خودکار من است

وبلاگ شخصی من شما را با تراوشات خودکار من آشنا میسازد و این شمایید که تصمیم میگیرید در کنار او بمانید یا او را با افکارش تنها بگذارید.

آخرین نظرات

داء: الم، بیماری، درد، رنج، رنجوری، مرض، ناخوشی ≠ تندرستی، سلامت.

دائره‌المعارف: انسیکلوپدی، فرهنگ، مرجع.

داب: اخلاق، خاصه، خصلت، خلق، خو، رسم، شیمه، عادت، منش.

دابه: ۱. جانور، جنبنده، چهارپا؛ ۲. اسب، استر.

داخل: اندرون، باطن، تو، در، درون، وارد ≠ خارج.

داخلی: اندرونی، داخله، درونی ≠ بیرونی، خارجی.

داد: ۱. انصاف، دهش، عدالت، عدل، قسط، معدلت، نصفت؛ ۲. جار، جیغ، عربده، غریو، فریاد، فغان، هیاهو؛ ۳. بخشیدن،‌دادن، عطا‌کردن ≠ ۱. بیداد؛ ۳. ستاندن، ستدن.

دادار: ۱. آفریدگار، الله، ایزد، پروردگار، خدا، رب، یزدان؛ ۲. دادگر، عادل ≠ ۱. بیدادگر.

داداش: اخوی، برادر، دادر، کاکا ≠ باجی، خواهر.

دادخواست:‌دادنامه، شکایت، شکوائیه، عرضحال.

دادخواه: ۱. عارض، متظلم؛ ۲. مظلوم.

دادخواهی: تظلم، شکایت، فریادخواهی، مظلمه.

دادرس: دادبیگ، دادده، دادگر، داور، عادل، فریادرس، قاضی، میرداد.

دادرسی: بازپرسی، داوری، قضاوت، محاکمه.

دادستان: ۱. مدعی‌العموم؛ ۲. دادور، داور، قاضی؛ ۳. امیر، پادشاه.

دادسرا: دادگاه، عدالتخانه، محکمه.

دادگاه: دادسرا، دادگستری، عدلیه، محکمه.

دادگر: ۱. حق‌ستان، دادرس، دادگستر، دادور، عادل، منصف؛ ۲. باریتعالی ≠ ظالم.

دادگرانه: عادلانه، منصفانه ≠ ظالمانه.

دادگری: عدالت، عدل، قسط ≠ بیداد، ظلم.

دادگستر: دادگر، دادور، عادل، عدالت‌گستر ≠ بیدادگر، ظالم.

دادگستری: ۱. عدالت؛ ۲. دادگاه، عدلیه، محکمه.

دادن: ادا‌کردن، بخشیدن، پرداختن، عطا‌کردن؛ ۲. پرداخت، دهش، عطا ≠ گرفتن.

دادنامه: حکم، دادخواست.

دادوبیداد: جیغ، خروش، دادوفریاد، شیون، غریو، غوغا، فریاد، قیل‌وقال، ولوله.

دادور: دادگستر، دادگر، عادل، قاضی.

دادوستد: بازرگانی، بیع، تجارت، خریدوفروش، سودا، مبادله، مبیع، معامله، معامله‌گری.

دار: ۱. صلابه، صلیب؛ ۲. بیت، خانه، سرا، مقر، مکان، منزل؛ ۳. چوب.

دارا: ۱. توانگر، ثروتمند، غنی، مالک، منعم؛ ۲. حائز، ذی‌حق ≠ ندار.

دارالانشاء: دبیرخانه.

دارالایتام: پرورشگاه، یتیم‌خانه.

دارالحکومه: استانداری، فرمانداری.

دارالسلام: ارم، بهشت، پردیس، جنان، جنت، خلد، فردوس، مینو ≠ جحیم، دوزخ.

دارالشفاء: بهداری، بیمارستان، درمانگاه، مریضخانه.

دارالضرب: ضرابخانه.

دارالمجانین: تیمارستان، دیوانه‌خانه، دیوانه‌ستان.

دارالمساکین: دارالفقراء، گداخانه.

دارالملک: پاتخت، پایتخت، حکومت‌نشین، شاه‌نشین، عاصمه، همایون‌گاه.

دارایی: ۱. توانگری، ثروت، مال، مایملک، ملک، منال؛ ۲. مالیه.

دارنده: ۱. خداوند، صاحب، مالک؛ ۲. ثروتمند، غنی، مالدار، متمول ≠ ندار.

دارو: ۱. دوا؛ ۲. درمان، علاج؛ ۳. زهر، سم.

داروغه: پاسبان، شبگرد، عسس، نگهبان.

داس: داسغاله، داسه، کاخشوک، منجل، منگال.

داستان: ۱. حکایت، سرگذشت؛ ۲. افسانه، قصه؛ ۳. حدیث، مثل، نقل؛ ۴. ادبیات، رمان؛ ۵. زبانزد، شهره، مشهور.

داستان‌گو: افسانه‌سرا، داستانسرا، روایتگر، قصه‌گو.

داستانسرا: افسانه‌پرداز، افسانه‌سرا، داستان‌گو، راوی، روایتگر، قصه‌خوان، قصه‌گو.

داستانی: ۱. خرافی، غیرواقعی؛ ۲. افسانه‌ای، رمانتیک، روایی، قصه‌ای؛ ۳. اساطیری ≠ واقعی.

داعیه: ۱. ادعا، خواست، میل؛ ۲. آهنگ، اراده، قصد؛ ۳. انگیزه، سبب، علت، موجب.

داغ: ۱. حار، سوزان، سوزنده، گرم؛ ۲. علامت، لکه، مهر، نشان، نشانه؛ ۳. اندوه، عزا، غم ≠ سرد.

داغان: ۱. ازکارافتاده، اسقاط، خردوخمیر؛ ۲. پریشان؛ ۳. مصدوم.

داغدار: داغدیده، سوگوار، عزادار، ماتم‌زده، مصیبت‌زده.

داغدیده: داغدار، سوگوار، عزادار، مصیبت‌دیده.

دال: ۱. حاکی، مشعر؛ ۲. رهنما، هادی؛ ۳. کج، منحنی؛ ۴. عقاب، کرکس، نسر.

دالان: تونل، دهلیز، راهرو، گذرگاه، نقب.

دام: ۱. بند، تله، تور، جال، نژنگ؛ ۲. چهارپا، دواب، ستور ≠ دد.

دام‌گستر: دامیار، شکارچی، صیاد ≠ صید.

دامان: ۱. دامنه، دامن؛ ۲. حاشیه، کناره.

دامپزشک: بیطار، بیطر.

دامن: ۱. پاچین، شلیطه؛ ۲. حاشیه، دامنه، دامان، ذیل، زیر، طرف، کناره.

دامنگیر: ۱. رادع، مانع؛ ۲. دچار، گرفتار، مقید.

دامنه: ۱. دامان؛ ۲. پایین، ذیل، زیر؛ ۳. دامن؛ ۴. سینه‌کش؛ ۵. شمول، گستره؛ ۶. انتها، دنباله؛ ۷. اطراف، دوره.

دامنه‌دار: ۱. فراخ، گسترده، وسیع؛ ۲. طولانی، مبسوط، مفصل.

دامیار: دام‌گستر، دامی، شکارچی، شکارگر، صیاد ≠ صید.

دانا: حبر، خردمند، دانشمند، عالم، فاضل، فرهیخته، محقق، ملا ≠ نادان.

دانایی: آگاهی، حکمت، خرد، دانش، علم ≠ نادانی.

دانستن: ۱. آگاه‌بودن، آگاهی‌داشتن، درجریان‌بودن، شناختن، فهمیدن، مطلع‌بودن، واقف‌بودن؛ ۲. آموختن، درک‌کردن، مطلع‌شدن، یادگرفتن.

دانسته: ۱. به‌تعمد، عامدا، عمداً؛ ۲. معلوم، مشهور؛ ۳. مدرک ≠ ندانسته.

دانش: اندیشه، بینش، حکمت، خرد، دانایی، شناخت، علم، فرهنگ، فضل، معرفت ≠ جهل.

دانش‌آموخته: فارغ‌التحصیل.

دانش‌آموز: تلمیذ، شاگرد، طلبه، محصل، نوآموز ≠ معلم.

دانش‌پژوه: ۱. دانشجو، فضل‌طلب، کمال‌طلب؛ ۲. حکیم، دانا، عالم.

دانشپایه: پایه، صنف، کلاس.

دانشکده: کالج، مدرسه.

دانشگاهی: آکادمیک، آکادمیکی.

دانشمند: حبر، حبل، حکیم، خردمند، دانا، دانشور، عارف، عالم، علامه، فاضل، فرجاد، فرهیخته، فقیه، لبیب، متبحر، محقق، مطلع ≠ ناپارسا.

دانشمندانه: حکیمانه، عالمانه، فاضلانه ≠ جاهلانه.

دانشنامه: ۱. دیپلم، کارنامه، مدرک؛ ۲. انسیکلوپدی، فرهنگ‌نامه.

دانشور: حکیم، خردمند، دانا، دانشمند، عالم، علامه، فاضل.

دانشیار: کمک‌استاد، معید.

دانه: ۱. بذر، برز، تخم، دان، مغز، هسته؛ ۲. تا، شماره، عدد؛ ۳. حب، حبه، ریزه؛ ۴. آبله.

داور: حاکم، حکم، قاضی، میانجی، هیربد.

داوری: ۱. حکم، قضا، قضاوت؛ ۲. تظلم؛ ۳. خصومت، ستیزه.

داوطلب: داوخواه، راغب، کاندیدا.

داه: ۱. پرستار، دایه، ربیبه؛ ۲. کنیز؛ ۳. آبستن.

داهی: باهوش، تیزفهم، زرنگ، زیرک، هوشمند ≠ کانا.

داهیانه: زیرکانه، عاقلانه، هوشمندانه، هوشیارانه.

داهیه: ۱. باهوش، زیرک، نابغه؛ ۲. حادثه، سانحه، مصیبت؛ ۳. شاهکار، کارسترگ.

دایر: ۱. آباد، آبادانی، برپا، معمور؛ ۲. رایج، متداول، معمول؛ ۳. چرخنده، گردنده ≠ بایر.

دایره: ۱. حلقه، گرد، مدور؛ ۲. انجمن؛ ۳. محدوده؛ ۴. اداره، بنیاد، سازمان؛ ۵. دف؛ ۶. چنبر، چنبره.

دایره‌زنگی: دایره، دف.

دایم: ۱. استوار، باقی، پاینده، ثابت، جاوید، جاویدان؛ ۲. دائم، لاینقطع، مدام، هماره، همواره، همیشه ≠ هرگز، موقت.

دایم دایمی: ابدی، جاویدان، همیشگی ≠ موقتی.

داین: بستانکار، طلبکار، وامخواه ≠ بدهکار.

دایه: ۱. ربیبه، شیرده، ماماچه، مرضع، مرضعه‌ماما؛ ۲. پرستار.

دایی: خال، خالو.

دباغ: پوست‌پیرا، چرم‌ساز.

دبدبه: تجمل، جاه، جبروت، جلال، حشمت، طمطراق، کوکبه.

دبر: پشت، کون، مقعد، نشستگاه ≠ پیش.

دبستان: آموزشگاه، دبیرستان، مدرسه، مکتب.

دبش: ۱. تلخ‌وش، گس؛ ۲. تمام‌عیار، کامل.

دبنگ: ۱. احمق، کانا، کودن؛ ۲. بیهوش، گیج، مست ≠ هوشیار.

دبیر: ۱. مدرس، معلم؛ ۲. راقم، کاتب، مترسل، محرر، منشی، نویسنده؛ ۳. باسواد، تحصیلکرده.

دبیرخانه: دارالانشاء.

دبیرستان: آموزشگاه، دبستان، کالج، مدرسه، مدرسه‌متوسطه، مکتب.

دبیری: ۱. محرری، نامه‌نگاری، نامه‌نویسی؛ ۲. معلمی.

دثار: پوشش، جامه، لباس ≠ شعار.

دجال: دروغ‌باف، دروغ‌زن، کذاب.

دچار: ۱. دستخوش، گرفتار، گریبانگیر، مبتلا، مقید؛ ۲. برخورد، تصادم.

دخالت: مداخله، میانجیگری، وساطت.

دخان: دود.

دخانیات: تنباکو، توتون، دودزاها، سیگار.

دخت: بنت، دختر، صبیه ≠ ابن.

دختر: ۱. بنت، دخت، صبیه؛ ۲. باکره، دوشیزه، عذرا؛ ۳. سلیله ≠ پسر.

دختری: بکارت، دوشیزگی، عذرت.

دخل: حاصل، درآمد، سود، عایدی، مداخل ≠ خرج، هزینه.

دخل‌وتصرف: جرح‌وتعدیل، مداخله.

دخمه: زیرزمینی، سرداب، گودال، گورستان.

دخول: ادخال، فرو‌کردن، نزول، ورود ≠ خروج.

دخیل: ۱. ذیمدخل، موثر، نقش‌پرداز؛ ۲. پناهنده، شفیع‌طلب؛ ۳. پناه‌بردن، ملتجی‌شدن؛ ۴. بیگانه.

دد: جانور، حیوان، درنده، سبع، وحش، وحشی ≠ دام.

ددخویی: توحش، جانورخویی، سبعیت، وحشیگری ≠ فرشته‌خویی.

دده: ۱. آباجی، آبجی، باجی، خواهر، همشیره؛ ۲. جد، دایی، کاکا؛ ۳. کنیز.

در: ۱. باب، درب، دروازه؛ ۲. اندر، تو، داخل، درون، مدخل؛ ۳. سرپوش، سر؛ ۴. پشه؛ ۵. دره.

در: جمان، دردانه، دره، گوهر، گوهر، لولو، مروارید.

درآمد: دخل، رزق، عایدی، مداخل، مدخل ≠ هزینه.

درا: جلاجل، درای، زنگ، ناقوس.

دراز: ۱. بلندقامت، بلند، دیلاق، سروقامت، طویل؛ ۲. طولانی، متمادی، مدید؛ ۳. کشیده، ممتد ≠ کوتاه.

درازا: تطویل، طول، کشیدگی، مد ≠ پهنا، عرض.

درازدست: ۱. متجاسر، متجاوز، متعدی، متغلب؛ ۲. دست‌دراز؛ ۳. آزمند، حریص، طماع.

درازدستی: ۱. تجاوز، تخطی، تعدی، تعرض، غلبه؛ ۲. استیلا، تسلط، غلبه.

درازگوش: ۱. الاغ، حمار، خر؛ ۲. خرگوش.

درازی: ۱. طول؛ ۲. اطاله، طول‌وتفصیل ≠ پهنا، عرض.

دراست: ۱. درس‌دادن؛ ۲. آموختن، آموزش، درس‌خواندن، مطالعه.

درام: ۱. نمایشنامه؛ ۲. غم‌انگیز، غمبار؛ ۳. بحرانی، وخیم.

درای: جرس، جلاجل، جلجل، درا، زنگ.

درایت: آگاهی، ادراک، تدبیر، دانایی، فراست، کیاست، هوش.

درباب: درباره، درحق، درخصوص، درمورد، راجع‌به.

دربار: ۱. بارگاه، صرح، قصر، کاخ؛ ۲. دیوان؛ ۳. سرا، مسکن، منزل.

درباره: درباب، درباره، درحق، درخصوص، درزمینه، درمورد، راجع‌به.

دربان: ۱. بواب، پرده‌دار، حاجب، سرایدار، قاپوچی؛ ۲. مستحفظ، نگهبان.

دربایست: ۱. ضرور، محتاج‌الیه، نیاز، نیازمندی، واجب؛ ۲. سزاواری، شایستگی.

دربدر: آلاخون‌والاخون، آواره، بی‌خانمان، خانه‌بدوش، سرگردان.

دربدری: آوارگی، بی‌خانمانی، خانه‌بدوشی، سرگردانی.

دربند: ۱. اسیر، بندی، زندانی، گرفتار، محبوس، مغلول، مقید؛ ۲. تنگ، تنگه؛ ۳. بن‌بست؛ ۴. دژ، قلعه.

درج: ۱. ثبت، ضبط؛ ۲. قید‌کردن، گنجانیدن؛ ۳. مندرج؛ ۴. طومار، نامه، نوشته.

درجات: ۱. پایه‌ها، مراتب؛ ۲. مراحل، منازل.

درجه: ۱. پایه، رتبه، مرتبه؛ ۲. حد، میزان؛ ۳. جایگاه، مرتبت، مقام، مکانت، منزلت، منصب؛ ۳. پله، نردبان.

درحق: درباب، درباره، درمورد.

درخت: دار، شجر، نهال.

درخش: ۱. آذرخش، برق؛ ۲. پرتو، روشنی، نور؛ ۳. براق، درخشنده، ساطع.

درخشان: براق، تابان، تابنده، درخشنده، رخشنده، ساطع، فروزنده، مشعشع، منور، نورانی ≠ بی‌نور.

درخشش: برق، پرتو، پرتوافکنی، تلالو، جلا، درخشندگی، روشنی، فروغ.

درخشندگی: پرتوافکنی، تابندگی، جلا، درخشش، رونق، شعاع، فروغ.

درخشنده: تابان، تابنده، درخشان، رخشان، ساطع، وهاج ≠ بی‌نور.

درخشیدن: اشتعال، پرتوفشانی، تابیدن، تافتن، نورافشانی.

درخصوص: بابت، درباب، راجع.

درخفا: زیرجلی، محرمانه، مخفیانه، نهانی ≠ آشکارا.

درخلال: درطی، درظرف، درهنگام.

درخواست: استدعا، التماس، تقاضا، تمنا، حاجت، خواست، خواهش، نیاز.

درخواست‌نامه: ۱. تقاضانامه؛ ۲. عرض‌حال.

درخور: بایسته، برازنده، بسزا، سزاوار، شایان، شایسته، صلاحیت‌دار، فراخور، لایق، محق، مستحق، مستوجب، مناسب.

درد: الم، بیماری، تالم، داء، رنج، سوز، سوزش، عارضه، کسالت، مرض، ناخوشی، وجع.

درد: بقایا، تفاله، ته‌نشست، ثفل، راسب، رسوب.

دردآگین: المناک، دردآلود، دردناک، مولم.

دردآلود: المناک، دردآگین، دردآلوده، دردناک، مولم.

دردآور: دردانگیز، دردناک، رنج‌آور، مولم.

درداب: دستنبو، دستنبویه، شمام.

دردانگیز: الیم، جگرسوز، دردناک، رنج‌آور، رنجبار.

دردانه: ۱. در، مروارید؛ ۲. سوگلی، عزیز، عزیزکرده، نازدانه، نورچشم؛ ۳. فرید، یکتا، یکدانه؛ ۴. لوس، ننر.

دردسر: ۱. تزاحم، تصدیع، صداع، مزاحمت؛ ۲. گرفتاری، مخمصه.

دردم: آنی، بلافاصله، فوراً، فی‌الفور.

دردمند: بستری، بیمار، درمانده، علیل، کسل، متالم، مریض، معلول، ناخوش، وجیع ≠ تندرست.

دردمندی: بیماری، تالم، توجع، دردآلودگی، علت، مرض ≠ تندرستی، صحت.

دردناک: المبار، الیم، دردآگین، دردآور، دردانگیز، رقت‌آور، رنج‌آور، سوزناک، غم‌انگیز، فجیع، مولم.

دردی‌آشام: دردآشام، دردنوش، دردی‌کش، شرابخواره، می‌آشام، میگسار.

دردی‌کش: پیمانه‌کش، میخواره، میخوار، میگسار.

درز: ترک، چاک، رخنه، روزن، شقاق، شکاف.

درزی: خیاط، دوزنده.

درس: ۱. آموزش، بحث، تعلیم، مشق؛ ۲. پند، عبرت.

درس‌خوان: ۱. دانش‌آموز، محصل، نوآموز؛ ۲. زرنگ، ساعی، کوشا.

درس‌ناخوانده: امی، بی‌سواد، مکتب‌ندیده ≠ باسواد، ملا.

درست: ۱. راست، صحیح؛ ۲. استوار، تمام، کامل؛ ۳. تندرست، سالم؛ ۴. حق، حقیقی، صواب، واقع؛ ۵. امین، درستکار، صائب، موثق ≠ خطا.

درست‌نویسی: املا، دیکته.

درستکار: امانت‌دار، امین، ثقه، درست، درست‌کردار، صحیح‌العمل، فریور، موتمن، مصیب، معتمد، نیکوکار ≠ دغل.

درستگویی: راستگویی، صداقت، صدق ≠ دروغگویی.

درستی: پاکی، حقیقت، صحت، صحت‌عمل، صدق، صواب ≠ نادرستی.

درشت: بدرام، خشن، زبر، زفتی، زمخت، سخت، سنگین، صلب، ضخیم، فربه، گنده، ناهموار، ناهنجار، هنگفت ≠ نرم، هموار.

درشت‌اندام: تناور، عظیم‌الجثه، کوه‌پیکر ≠ لاغراندام.

درشتناک: سنگلاخ، صعب‌العبور، ناهموار.

درشتی: ۱. پرخاش، جور، خشونت، ستم، عنف؛ ۲. تشدد، شدت، صلابت؛ ۳. زمختی، ضخامت، کلفتی؛ ۴. ناهمواری ≠ نرمی، همواری.

درشکه: ارابه، دلیجان، کالسکه، گاری.

درشکه‌چی: ارابه‌ران، درشکه‌ران، کالسکه‌ران، کالسکه‌چی، کالسکه‌چی، گاریچی.

درضمن: ۱. ضمن.

درع: جامه‌جنگی، زره.

درفش: ۱. بیرق، پرچم، رایت، علم، لوا؛ ۲. فوطه؛ ۳. دروش.

درک: ادراک، استنباط، دریافت، فهم، مشعر، مکاشفه.

درک: اسفل‌السافلین، جهنم، دوزخ، سقر، نار، هاویه ≠ بهشت.

درگاه: ۱. آستانه، ایوان، رواق، صفه، طاق؛ ۲. آستان، پیشگاه، حضرت، عتبه، محضر.

درگذشت: رحلت، فقدان، فوت، مرگ، موت، وفات.

درگذشتن: رحلت، فوت‌کردن، مردن، وفات‌کردن.

درگذشته: فقید، متوفا، مرده، میت ≠ حی، زنده.

درگرو: دررهن، گروی، مرهون.

درگوشی: پچ‌پچ، زمزمه، زیرگوشی، نجوا.

درگیر: ۱. گلاویز؛ ۲. گرفتار، مشغول.

درم: درهم، دینار، ریال.

درمان: تداوی، چاره، درمان، دوا، شفا، علاج، مداوا، معالجه.

درمان‌پذیر: شفاپذیر، علاج‌پذیر، معالجه‌پذیر ≠ درمان‌ناپذیر.

درماندگی: ۱. تنگدستی، فقر؛ ۲. استیصال، بیچارگی، عجز؛ ۳. خستگی، فرسودگی، ناتوانی.

درمانده: بدبخت، بیچاره، حیران، خسته، دردمند، سرگشته، عاجز، فرومانده، کوفته، متحیر، مستاصل، مضطر، ناتوان، وامانده.

درمانگاه: بیمارستان، دارالشفاء، مریض‌خانه.

درمانگر: ۱. شافی، معالج؛ ۲. شفابخش، علاج‌بخش؛ ۳. پزشک، حکیم، دکتر، طبیب.

درمورد: درباب، درباره، راجع‌به.

درنده: دد، سبع، وحشی.

درنده‌خو: جانورصفت، حیوانی، دد، ددمنش، سبع، وحشی.

درنگ: ۱. ایست، توقف، سکون، مکث، وقفه؛ ۲. فرصت، مهلت؛ ۳. تامل، تانی؛ ۴. تاخیر، دیرکرد، مطال.

درنوردیدن: ۱. پیمودن، طی‌کردن، گذشتن؛ ۲. انطواء، تا‌کردن، درهم‌پیچیدن.

درو: حصاد، خرمن، غله‌چینی، محصول، محصول‌برداری ≠ کاشت، بذرافشانی.

دروا: ۱. تنگ، تنگه، دره؛ ۲. دربایست، دروایست، ضروری.

دروازه: باب، در، درب، قاپو.

درود: ۱. ثنا، دعا، ستایش؛ ۲. آفرین، تحیت، دعا، سلام؛ ۳. رحمت.

درودگر: دروگر، نجار.

دروغ: افترا، بهتان، بی‌اصل، بیهوده، ترفند، تهمت، جعل، سقیم، شایعه، شید، فریه، کذب، ناحق، ناحق، ناصواب ≠ راست، صدق.

دروغ‌پرداز: ترفندباف، دروغ‌باف، دروغ‌زن، کذاب ≠ راستگو.

دروغ‌پردازی: تلبیس، دروغ‌بافی، دروغ‌سازی، شایعه‌پردازی، شایعه‌سازی ≠ راستگویی، صداقت.

دروغزن: دروغ‌باف، دروغ‌پرداز، دروغ‌ساز، دروغگو، کذاب ≠ راستگو، صادق.

دروغکی: الکی، بی‌پایه، دروغی، دروغین، کاذب، واهی ≠ راستکی، راستین.

دروغگو: ترفندباف، دروغ‌پرداز، دروغزن، کاذب، کذاب ≠ راستگو، صادق، صدیق.

دروغین: جعلی، ساختگی، کاذب، مجعول ≠ راستین.

درون: ۱. اندر، اندرون، تو، داخل؛ ۲. باطن، نهاد، وجدان ≠ برون، بیرون.

درونی: باطنی، تویی، داخلی ≠ بیرونی.

درویش: ۱. رهرو، سالک، صوفی، عارف، قلندر؛ ۲. بی‌چیز، بی‌نوا، تهیدست، عایل، فقیر، مفلس، نیازمند؛ ۳. زاهد، عزلت‌گزین، گوشه‌نشین، معتکف؛ ۴. خاکی ≠ توانگر.

درویش‌منشانه: ۱. خاشعانه، متواضعانه؛ ۲. درویشانه، صوفیانه، عارفانه ≠ توانگرانه.

درویشی: ۱. بی‌چیزی، بینوایی، تنگدستی، تهیدستی، فقر، گدایی؛ ۲. بی‌نیازی، تصوف، صوفیگری، قلندری ≠ توانگری.

دره: تنگ، دروا.

درهم: ۱. آشفته، آمیخته، برهم، بی‌نظم، پریشان، پیچیده، ژولیده، قاطی، قاطی‌پاطی، مختلط، مختل، مخلوط، مغشوش، ممزوج؛ ۲. برزخ.

درهم: درم، دینار.

درهم‌برهم: آشفته، پریشان، درهم‌ریخته، مغشوش ≠ مرتب، منظم.

دری: ۱. درباری؛ ۲. زبان‌پارسی؛ ۳. کوهی ≠ تازی.

دری: تابناک، درخشان، درخشنده، روشن.

دریا: ۱. اقیانوس، بحر، یم؛ ۲. رود ≠ بر، خشکی.

دریابیگی: آدمیرال، امیرالبحری، دریادار، دریاسالار.

دریافت: ۱. بدست‌آوردن، گرفتن، وصول؛ ۲. اخذ، ادراک، استنباط، تلقی، درک، شهود، فهم.

دریافتن: ۱. اخذ، ادراک، درک‌کردن، فهم، فهمیدن، گرفتن.

دریانورد: ملاح، ملوان، ناخدا، ناوبان.

دریایی: ۱. آبی، بحری؛ ۲. آبزی، دریازی ≠ بری.

دریچه: پادگانه، پنجره، دربچه، روزن، روزنه، گیشه.

دریدگی: ۱. انخراق، پارگی، شکافتگی؛ ۲. گستاخی، وقاحت.

دریدن: بریدن، پاره‌کردن، چاک‌دادن، چاک‌زدن.

دریده: ۱. بی‌ادب، بی‌حیا، گستاخ، وقیح، هتاک؛ ۲. پاره، چاک، شکافته، گسیخته ≠ مودب.

دریغ: ۱. افسوس، اندوه، پشیمانی، تاسف، تحسر؛ ۲. خودداری، مضایقه؛ ۳. واحسرتا، هیهات.

دریغا: آه، افسوس، غبنا، واحسرتا، واویلا، هیهات.

دریغاگو: متاسف، متلهف، مرثیه‌سرا، مرثیه‌گو، نوحه‌سرا، اندوهمند.

دریوزگی: ۱. تکدی، دریوزه، سوال، گدایی؛ ۲. تهیدستی، فقر، نداری.

دریوزه: ۱. تکدی، دریوز، دریوزگی، سوال، کدیه، گدایی؛ ۲. بی‌نوایی، تهیدستی، فقر.

دریوزه‌گر: سایل، فقیر، گدا، متکدی، مستمند.

دزد: جیب‌بر، حرامی، راهزن، سارق، شبرو، طرار، عیار، غارتگر، قاطع‌الطریق، قطاع‌الطریق، دست‌کج.

دزدانه: پنهانی، دزدکی، غافلگیرانه، مخفیانه ≠ آشکارا، فاش.

دزدکی: پاورچین، پنهانی، دزدانه، قاچاقی، محرمانه، مخفیانه ≠ آشکارا، فاش.

دزدگاه: بزنگاه، کمینگاه، مرصاد، مکمن، نخیز.

دزدی: اختلاس، استراق، تالان، دستبرد، راهزنی، سرقت، غارت.

دزدیدن: دستبرد زدن، ربودن، سرقت.

دژ: ارگ، استحکامات، بارو، برج‌وبارو، برج، حصار، حصن، دز، دزک، قلعه.

دژآلود: ۱. خشمگین، دژآهنگ، دژمان، دژم، غضبناک، غضب‌آلود؛ ۲. بدخلق، بدخو ≠ خوشحال.

دژبان: حصاردار، دژدار، قلعه‌دار، کوتوال.

دژخیم: ۱. جلاد، دژخم، میرغضب؛ ۲. بدخو، بدسرشت، بدنهاد؛ ۳. زندانبان.

دژک: ۱. آبله، تاول، غده، قوزک؛ ۲. گره.

دژم: ۱. افسرده، اندوهناک، اندوهگین، پریشان‌حال، مضطر، مغموم؛ ۲. خشمگین، عصبی، غضبناک ≠ شاد.

دژنام: دشنام، سب، فحش، ناسزا.

دست: ۱. ید؛ ۲. ارتباط، تبانی، رابطه؛ ۳. تسلط، قدرت.

دست‌به‌یقه: دست‌به‌یخه، گریبانگیری، گلاویز.

دستار: ۱. سربند، طیلسان، عصابه، عمامه، مندیل؛ ۲. دستمال.

دستاری: آخوند، شیخ، معمم.

دستاق: بند، بندیخانه، حبس، زندان، سجن، محبس، هلفدونی.

دست‌آموز: آمخته، اهلی، تربیت‌شده، رام ≠ وحشی.

دستان: ۱. آهنگ، سرود، لحن، نغمه، نوا؛ ۲. تزویر، حیله، دوال، فسون، مکر، نیرنگ.

دستاویز: بهانه، توسل، حربه، عذر، گزک، مستمسک.

دستاویزسازی: بهانه، تشبث، عذرتراشی.

دست‌افشانی: پایکوبی، رقاصی، رقص، وشت.

دست‌اندازی: تجاوز، تخطی، تطاول، تعدی، تعرض، دست‌درازی.

دستبرد: ۱. استراق، چپاول، دزدی، سرقت، غارت؛ ۲. حمله، هجوم، یورش.

دستبند: ۱. بخو؛ ۲. النگو، دستیاره.

دستپاچگی: سراسیمگی، شتابزدگی، عجله.

دستپاچه: سراسیمه، شتابزده، عجول، هراسان، هولکی.

دست‌تنگ: بی‌پول، بی‌نوا، تنگدست، تهیدست، فقیر.

دست‌چین: ۱. انتخاب، دست‌گزین، گزینش؛ ۲. گزیده، منتخب.

دستخط: رقم، رقیمه، مرقومه، مکتوب، نامه، نوشته.

دست‌خورده: مخدوش ≠ سالم.

دستخوش: ۱. اسیر، دچار، گرفتار؛ ۲. انعام.

دست‌دوم: کهنه، مستعمل ≠ نو.

دست‌شویی: توالت، مبرز، مستراح.

دست‌فروش: خرده‌فروش، دوره‌گرد، طواف.

دسترس: ۱. حد، معرض؛ ۲. توان، توانایی، قدرت.

دسترنج: اجرت، پاداش، حق‌العمل، مزد.

دستشویی: توالت، مبال، مبرز ۱. اصلاح، رتوش؛ ۲. ترمیم، تعمیر.

دست‌کج: جیب‌بر، دزد، سارق، نادرست.

دست‌کم: حداقل، لااقل ≠ حداکثر.

دستگاه: ۱. آلت، ابزار، اسباب، سامان؛ ۲. بساط؛ ۳. جهاز، سیستم؛ ۴. مجموعه؛ ۵. آپارات، ماشین؛ ۶. ساز، نوا؛ ۷. تجمل، جاه، جلال؛ ۸. مایه؛ ۹. ثروت، سرمایه؛ ۱۰. واحد.

دستگیر: ۱. اسیر، بازداشت، توقیف، گرفتار؛ ۲. مددکار، مساعد، یار، یاور؛ ۳. پیر، قطب، مراد، مرشد.

دستگیری: ۱. تعاون، غوث، کمک، مدد، مساعدت، معاضدت، همدستی، یاری؛ ۲. بازداشت، توقیف؛ ۳. ارشاد، هدایت.

دستمال: ۱. حوله، دزک، دستارچه، روپاک، رومال، مندیل؛ ۲. اسیر، گرفتار، مقید.

دستمالی: ۱. مچاله؛ ۲. دستکاری.

دست‌مایه: پول، نقدینه، سرمایه.

دستمزد: اجر، اجرت، حق‌الزحمه، حق‌القدم.

دست‌نخورده: بکر، سالم، سربمهر ≠ مخدوش.

دست‌نماز: طهارت، وضو.

دست‌وپاچلفتی: بی‌دست‌وپا، چلمن ≠ زبل، زرنگ.

دست‌ودل‌باز: بخشنده، بذال، کریم، لوطی ≠ خسیس.

دستور: ۱. گرامر، نحو؛ ۲. امر، تحکم، حکم، فرمایش، فرمان؛ ۳. آیین، روش، ضابطه، قاعده، قانون؛ ۴. ترتیب؛ ۵. وزیر؛ ۶. برنامه ≠ نهی.

دستورالعمل: ۱. آیین‌نامه، بخشنامه؛ ۲. نسخه.

دستوری: ۱. اجازه، اذن، رخصت؛ ۲. راه، رسم، روش، شیوه، قاعده؛ ۳. خودفروش، روسپی، فاحشه، معروفه.

دسته: ۱. سنخ، صنف، قسم، گونه؛ ۲. باند، جماعت، جمع، جمعیت، جوخه، رجه، رسته، رسد، عده، فرقه، گروه؛ ۳. قبضه.

دسته‌بندی: رده‌بندی، طبقه‌بندی، گروه‌بندی.

دسته‌دسته: فوج‌فوج، قسمت‌قسمت، گروه‌گروه، گله‌گله ≠ تک‌تک.

دستیابی: احراز، استحصال، حصول، کسب.

دستیار: پیشکار، مددکار، معاون، نایب، وردست، همکار، یار، یاور.

دستیاره: النگو، دست‌برنجن، دستبند، دستینه.

دسیسه: پنهان‌کاری، تبانی، تلبیس، توطئه، دستان، دوزوکلک، فتنه‌انگیزی، فریب، نقشه.

دسیسه‌باز: ۱. توطئه‌کننده، توطئه‌گر، دسیسه‌چی، دسیسه‌گر؛ ۲. خدعه‌گر، دغلباز، فریبکار، مکار، نیرنگ‌باز ≠ صحیح‌العمل.

دشپیل: دژپیه، غده، گره.

دشت: ۱. بیابان، جلگه، صحرا، فلات، هامون؛ ۲. اولین‌فروش، دستلاف.

دشتبان: پالیزبان، فالیزبان، لته‌بان، ناطور.

دشخوار: بغرنج، دشوار، سخت، صعب، غامض، مشکل ≠ آسان.

دشخواری: اشکال، دژواری، دشواری، صعوبت، غموض ≠ سهولت.

دشمن: بدخواه، خصم، عدو، متخاصم، مخالف، معاند، منازع ≠ دوست، محب.

دشمنی: خصومت، عداوت، عناد، کینه، نایره ≠ دوستی.

دشنام: بددهانی، دژنام، سب، سقط، شتم، فحش، ناسزا.

دشنام‌گو: بددهان، بدزبان، فحاش، ناسزاگو.

دشنه: چاقو، خنجر، شمشیر، کارد، نیزه.

دشوار: ۱. بغرنج، دشخوار، سخت، شاق، صعب، غامض، متعسر، مشکل، معضل، مغلق؛ ۲. ثقیل، دشوار، ناگوار؛ ۳. حاد، شدید، وخیم ≠ آسان، سهل.

دشواری: ۱. اشکال؛ ۲. سختی، صعوبت، عسرت؛ ۳. حدت، شدت؛ ۴. عقده، تنگی، ثقل ≠ سهولت، یسر.

دشواریاب: دیریاب، صعب‌الحصول ≠ آسان‌رس، سهل‌الوصول.

دعا: ۱. نماز، نیایش؛ ۲. رازونیاز، مناجات، ورد؛ ۳. آفرین، تحیت، درود، سلام؛ ۴. حاجت‌خواهی، نیازطلبی؛ ۵. تعویذ؛ ۶. ثنا، ستایش، مدح ≠ نفرین.

دعانویس: رمال، کاهن.

دعوا: آشوب، اختلاف، تنازع، حرب، زدوخورد، کشمکش، مجادله، مرافعه، مشاجره، منازعه، نزاع ≠ صلح.

دعوت: ۱. احضار، فراخوانی؛ ۲. خواندن، طلبیدن؛ ۳. وعده ≠ طرد.

دعوی: ادعا، خواسته، مدعی.

دغا: ۱. دغل، نادرست، ناراست؛ ۲. تغابن، حیله، غدر، فریب، فسون، محیل، مکر، نیرنگ؛ ۳. حرامزاده؛ ۴. تقلبی، شهروا، ناسره؛ ۵. خاشاک، خس.

دغدغه: اضطراب، بیم، پریشانی، ترس، تشویش، دل‌واپسی، دلهره، قلق ≠ آرامش.

دغل: ۱. بدعمل، جلب، حقه‌باز، حیله‌گر، خائن، دغا، دغلکار، دوال‌باز، شید، قلاش، محیل، مزور، مکار، ناراست؛ ۲. قلب، ناسره ≠ درستکار.

دغل‌کاری: تقلب، حقه‌بازی، قلاشی ≠ درستکاری.

دغلکار: حیله‌گر، خیانتکار، دغل، دوال‌باز، مکار، نادرست، ناراست ≠ صحیح‌العمل.

دفاع: پدافند، تدافع، مدافعه ≠ تک، حمله.

دف: دایره، دایره‌زنگی.

دفتر: ۱. بیاض، جریده، جنگ، رساله، سفینه، صحیفه، کتاب، مجموعه؛ ۲. کابینه.

دفترخانه: دفتراسناد، محضر.

دفع: اخراج، پس‌زدن، پیش‌گیری، جلوگیری، دور‌کردن، راندن، رد، رفع، مدافعه، ممانعت، وازدن ≠ جذب.

دفعه: بار، پاس، کرت، مرتبه، مرحله، مره، نوبت، وهله.

دفن: ۱. تدفین، خاک‌سپاری؛ ۲. پنهان‌سازی.

دفینه: کنز، گنجینه، گنج.

دقت: امعان، امعان‌نظر، تدقیق، تمرکزفکر، توجه، غوررسی، کنجکاوی، مداقه، مراقبت، نکته‌بینی.

دقیق: ۱. ظریف، نازک، نرم؛ ۲. باریک، باریک‌بین، ژرف‌نگر، کنجکاو، نازک، نکته‌بین، نکته‌سنج.

دقیقه: ۱. لطیفه، نکته؛ ۲. لحظه، لمحه.

دکان: بوتیک، حجره، دکه، سوپر، فروشگاه، مغازه.

دک: ۱. دفع، طرد؛ ۲. راس، سر؛ ۳. بنیان، پایه، شالوده؛ ۴. بی‌برگ‌وبار، لخت؛ ۵. سایل، گدا؛ ۶. تکدی، سوال، گدایی؛ ۶. استوار، پایدار، محکم؛ ۷. ویران‌سازی؛ ۸. هموارسازی.

دکتر: پزشک، حکیم، طبیب.

دکتری: ۱. اجتهاد؛ ۲. پزشکی، طبابت.

دکل: ۱. تیرکشتی، دگل؛ ۲. زمخت، ستبر، گنده، نتراشیده‌نخراشیده.

دکمه: ۱. تکمه، دگمه؛ ۲. کلید؛ ۳. گره.

دکه: اطاقک، حجره، دکان، کیوسک، مغازه.

دگر: دیگر، سایر.

دگرسانی: استحاله، دگردیس، دگرگونی.

دگرگون: دگردیس، دیگرگون، مبدل، متحول، متغیر، مستحیل، منقلب.

دگرگون‌سازی: تبدیل، تحریف، تغییر، قلب.

دگرگونی: استحاله، تبدل، تبدیل، تحول، تطور، تغییر، مسخ.

دگش: تعویض، عوض، معاوضه.

دگل: ۱. دکل؛ ۲. دغل، محیل، نادرست؛ ۳. تباهی، فساد؛ ۴. دیلاق، زمخت.

دل: ۱. فواد، قلب؛ ۲. خاطر، ضمیر؛ ۳. شکم؛ ۴. درون، مرکز، میان، وسط؛ ۵. جرات، زهره، شهامت.

دل‌آزردگی: آزرده‌خاطری، تکدر، حزن، رنجیدگی، کدورت، ملالت، ناآرامی، ناراحتی ≠ شادکامی، شعف.

دل‌آزرده: آزرده‌خاطر، افگار، رنجیده، کدر، محزون، مکدر، ملول، ناآرام ≠ دلشاد، مشعوف.

دل‌آشوب: تهوع، دل‌بهم‌خوردگی، غثیان، قی.

دل‌شوره: اضطراب، تشویش، دلهره، قلق ≠ آرامش.

دل‌فگار: آزرده‌خاطر، تنگ‌دل، دل‌آزرده، دلریش، شکسته‌دل، غمناک ≠ دل‌زنده، دلشاد.

دل‌نازک: احساساتی، باعاطفه، حساس ≠ سنگین‌دل.

دل‌واپسی: اضطراب، تشویش، دغدغه، دلهره، نگرانی.

دلارام: دلبر، دلربا، دلنواز، محبوب، محبوبه، معشوق، همدم ≠ دلازار.

دلاک: ۱. حمامی، کیسه‌کش، مغمز؛ ۲. آرایشگر، سرتراش، سلمانی.

دلال: ۱. واسطه؛ ۲. امانت‌فروش، سمسار.

دلال: ۱. شیوه، عشوه، غمزه، غنج، کرشمه، ناز؛ ۲. اخمناز، نازوادا.

دلالت: ارشاد، رهنمایی، رهنمود، رهنمون، هدایت.

دلاور: با جرئت، باشهامت، بهادر، بی‌باک، بی‌پروا، پهلوان، پیکارجو، تهمتن، جنجگو، جنگاور، جنگجو، جنگی، دلیر، رشید، سلحشور، شجاع، شوالیه، غازی، نامجو، نترس، نیو، یل ≠ ترسو، جبون.

دلاورانه: تهورآمیز، دلیرانه، شجاعانه، قهرمانانه، متهورانه.

دلاوری: تهور، جلادت، جنگاوری، دلیری، رشادت، شجاعت، شهامت، نبردآزمایی ≠ جبن.

دلاویز: ۱. دلپذیر، دلپسند، دلچسب، دلخواه، مطلوب؛ ۲. خوشبو، دماغ‌پرور، عطرآگین، معطر.

دلایل: ادله، براهین، برهان‌ها، دلیل‌ها، ظواهرامر.

دلباختگی: شوریدگی، شیدایی، شیفتگی، عاشقی، فریفتگی، مفتونی.

دلباخته: خاطرخواه، دلبسته، دلشده، شیدا، شیفته، عاشق، فریفته، مجذوب، مجنون، مفتون، واله.

دلبر: آشوبگر، ترک، جانان، دلارام، دلبند، دلدار، دلربا، دلنواز، صنم، محبوب، محبوبه، معشوق، معشوقه، نگار، ول.

دلبری: دلال، دلربایی، غمز، قر.

دلبستگی: ارتباط، اشتیاق، تعلق، تعلق‌خاطر، تمایل، شوق، عشق، علاقه، علقه، محبت.

دلپذیر: پسندیده، دلچسب، دلخواه، دلربا، شیک، لذت‌بخش، مطلوب، مقبول.

دلپسند: خوش‌آیند، دلچسب، دلخواه، دلکش، قشنگ، مرغوب، مقبول، موافق.

دلتنگ: آزرده، آزرده‌دل، افسرده، اندوهناک، اندوهگین، پژمرده، غمگین، گرفته، مضطرب، مکدر، ملول ≠ دلخوش، گشاده‌دل.

دلتنگی: تاثر، تکدر، تنگدلی، حزن، کدورت، ملالت ≠ دلخوش، دلشاد.

دلجو: دلپذیر، دل‌پرور، دلچسب، دلنواز، عطوف، مهربان، ناز ≠ دلازار.

دلجویی: تسلی، عطوفت، ملاطفت، مهربانی، ناز، نواخت، نوازش.

دلچسب: دلاویز، دلپذیر، دلپسند، دلجو، دلخواه، دلکش، دلنشین، دلنواز، مطبوع، مطلوب.

دلخراش: جانکاه، جگرخراش، جگرسوز، سخت، ناگوار.

دلخواه: باب‌طبع، پسند، دلپذیر، دلپسند، مرغوب، مطبوع، مطلوب.

دلخور: آزرده، دل‌نگران، رنجیده، گرفته، متالم، مغموم، ملول، نگران ≠ راضی، شادمان.

دلدادگی: دلباختگی، شیدایی، شیفتگی، عاشقی، محبت.

دلداده: ۱. دلربا، محبوب‌معشوق، نگار، وامق؛ ۲. دلبسته، شیدا، شیفته، عاشق، مفتون.

دلدار: جانان، دلارام، دلبر، دلداده، دلربا، دلستان، دلنواز، مترس، محبوب، محبوبه، معشوق، معشوقه، ول، یار.

دلداری: تسلی، تسلیت، دلگرمی.

دلربا: ۱. دلارام، دلبر، دلداده، محبوب، معشوق؛ ۲. خوشکل، دلبر، دلفریب، رعنا، طناز، فتان، فتنه‌انگیز، فریبنده، قشنگ، ملیح، نازنین؛ ۳. دلپذیر، دلکش.

دلربایی: جذبه، دلال، دلبری، غمزه، غنج، قر، کرشمه.

دلزدگی: اشمئزاز، بی‌رغبتی، بیزاری، بی‌میلی، تنافر، تنفر، وازدگی ≠ رغبت.

دلزده: بیزار، بی‌میل، دلسرد، مایوس، وازده ≠ راغب، مایل.

دلستان: دلبر، دلبند، دلداده، دلدار، دلربا، محبوب، محبوبه، معبود، معشوق، نگار، یار.

دلسرد: افسرده، بی‌اشتیاق، بی‌رغبت، دلسوخته، دلمرده، مایوس، ناامید، نومید، وازده ≠ امیدوار.

دلسردی: افسردگی، بی‌رغبتی، حرمان، سردی، ناامیدی، وازدگی، یاس ≠ امیدواری.

دلسوخته: آزرده، آزرده‌خاطر، دلسرد، دل‌شکسته، ستمدیده، محروم، محنت‌کشیده، ناکام.

دلسوز: رئوف، رحم‌دل، رحیم، شفیق، غمخوار، غمگسار، مشفق، مهربان.

دلسوزی: ترحم، تسلی، توجه، رقت، شفقت، غمخواری، غمگساری، نرم‌دلی، همدردی.

دلشاد: بانشاط، خوشحال، دل‌به‌نشاط، دل‌زنده، زنده‌دل، شاد، شادمان، مسرور.

دلشده: ۱. خاطرخواه، دلباخته، شیدا، شیفته، عاشق؛ ۲. دیوانه، مجنون.

دلفریب: افسونگر، جذاب، دلبر، دلربا، طناز، عشوه‌گر، فتان، فسون‌ساز، لَوَند، ملیح.

دلق: پشمینه، خرقه، مرقع.

دلقک: تلخک، لوده، مسخره، مقلد، یالانچی.

دلقک‌بازی: لودگی، لوده‌گری، مسخرگی، مسخره‌بازی.

دلکش: خوشایند، دلپذیر، دلپسند، دلچسب، دلربا، شیرین، مطبوع، نغز ≠ نامطبوع.

دلگرم: امیدوار، متکی، مطمئن.

دلگرمی: اعتماد، امیدواری، پشتوانه، دلداری.

دلگشا: فرح‌انگیز، فرح‌زا، فرحناک، مصفا، مفرح ≠ دلگیر.

دلگیر: ۱. دلمرده، غمین، متالم، محزون، مکدر، ملول، ناراحت؛ ۲. تاریک، تیره، غم‌انگیز، غمبار، گرفته ≠ دل‌باز.

دلمرده: افسرده، بی‌میل، دلسرد، دلگیر، مایوس، ملول ≠ دل‌به‌نشاط، زنده‌دل.

دلمشغولی: اضطراب، تشویش، دغدغه، مشغله، مشغولیت، هم ≠ فراغت.

دلمه: بسته، منجمد، منعقد.

دلنشین: دلپذیر، دلچسب، دلخواه، دلکش، مطبوع، مطلوب، ≠ نامطبوع.

دل‌نگران: پریشان، دغدغه‌مند، مشوش، مضطرب.

دل‌نگرانی: اضطراب، تشویش، دغدغه، دلهره، قلق، ناراحتی.

دلنواز: خاطرنواز، دلبند، دلپذیر، دلجو، دلچسب، محبوب، مشفق، مهربان ≠ دل‌گداز.

دلنوازی: تفقد، خاطرنوازی، دلجویی، عطوفت، مهربانی ≠ دل‌گدازی.

دلواپس: پریشان، سراسیمه، مشوش، مضطرب، ناراحت، نگران ≠ آرام، آسوده.

دلواپسی: اضطراب، بی‌قراری، تشویش، دلشوره، دلهره، قلق ≠ آسودگی.

دله: ۱. ولگرد، هرزه؛ ۲. چشم‌چران، ناپاک؛ ۳. پرخور، شکم‌پرست، شکمو؛ ۴. دزد، دست‌کج، دله‌دزد.

دلهره: اضطراب، بیقراری، تشویش، دغدغه، دلشوره، دلگرانی، دلنگرانی، دلواپسی، سرآسیمگی، قلق، هراش ≠ آرامش.

دلیجان: ارابه، درشکه، کالسکه.

دلیر: باشهامت، بهادر، بی‌باک، بی‌پروا، پرجگر، پهلوان، تهمتن، جرئتمند، جنگاور، دلاور، رزم‌آور، رشید، شاطر، شجاع، صفدر، قوی، گرد، مبارز، متهور، نترس ≠ ترسو، جبون.

دلیرانه: تهورآمیز، جسورانه، شجاعانه، گستاخانه، متهورانه.

دلیری: تهور، جرات، جسارت، جلادت، جلدی، دلاوری، شجاعت، شهامت، گستاخی، مردانگی ≠ جبن.

دلیل: ۱. بلد، راهبر، راهنما؛ ۲. انگیزه، جهت، سبب، علت؛ ۳. برهان، بینه، حجت.

دم: ۱. آن، ثانیه، حین، زمان، گاه، لحظه، لمحه، وقت، وقت، هنگام؛ ۲. باد، هوا؛ ۳. بخار، حرارت، دما، گرمی؛ ۴. پف، ریح، نفخه؛ ۵. دمش، نفس؛ ۶. اجاق، کوره؛ ۷. شهیق؛ ۸. آه؛ ۹. خون؛ ۱۰. دنبال، کنار ≠ بازدم.

دم‌وبازدم: استنشاق، تنفس، نفس.

دما: حرارت، گرما، گرمی ≠ سرما.

دمادم: پیاپی، پیوسته، متصل، متواتر، متواتراً، متوالیا، یک‌ریز.

دماغ: بینی، خیشوم، غنه، مشام.

دماغ: ۱. مغز؛ ۲. حوصله؛ ۳. حال، ذوق؛ ۴. تمایل.

دماغ‌سوخته: بور، خجل، دمغ، مچل.

دمامه: طبل، کوس، نای، نقاره.

دمان: ۱. خروشان، خشمگین، خروشنده، غضبناک، مهیب، هار، هولناک.

دمبدم: پیاپی، دمادم، دمگیر، لحطه‌به‌لحظه، مداوم، هماره، همواره.

دمپایی: پاچپله، پای‌افزار، کفش، نعلین.

دمخور: انیس، جلیس، دمساز، مالوف، مصاحب، معاشر، ملازم، مونس، همنشین.

دمدمی‌مزاج: بوقلمون‌صفت، دمدمی، متلون‌الطبع، متلون‌المزاج، مذبذب.

دمر: دمرو، وارونه.

دمساز: انیس، خوگرفته، خوگیر، دمخور، دوست، موافق، مونس، ندیم، همدم، همراز.

دمش: ۱. نفحه؛ ۲. دم، نفس؛ ۳. دمیدن.

دمع: اشک، دمعه، سرشک.

دمغ: بور، سرخورده، گرفته، مچل ≠ شنگول.

دم‌کلفت: ۱. پولدار، ثروتمند، خرپول، غنی؛ ۲. بانفوذ، متنفذ؛ ۳. معتبر، مهم.

دمل: ۱. آبسه؛ ۲. آماس، باد، ورم.

دمه: ۱. دم، لبه؛ ۲. دم‌آهنگری؛ ۳. بخار؛ ۴. حرارت، گرما، گرمی.

دمیدن: ۱. برآمدن، سرزدن، طلوع؛ ۲. وزیدن؛ ۳. رستن، روییدن؛ ۴. باد‌کردن، فوت‌کردن.

دنائت: ۱. پست‌فطرتی، پستی، دونی، رذالت، فرومایگی، ناکسی، نامردمی، نانجیبی؛ ۲. خست، لئامت.

دناست: پلیدی، چرکینی، کثافت.

دنبال: پشت، پی، تعاقب، دم، ظهر، عقب، قفا، متعاقب، واپس ≠ پیش.

دنباله: ادامه، امتداد، عقب، عقبه، مانده.

دنباله‌روی: اقتدا، پیروی، تقلید، متابعت ≠ پیشروی.

دنج: آرام، خلوت، خلوتکده، خلوتگاه، دورافتاده، ساکت.

دندان: سنان.

دندان‌گرد: آزپیشه، آزمند، آزور، حریص، طماع، طمعکار ≠ قانع.

دندان‌گرفتن: خاییدن، گازگرفتن.

دندانه: دنده، کنگره.

دندانه‌دار: دندانه‌دندانه، مضرس.

دنگ: پپه، پخمه، دنگل، کم‌هوش، نادان.

دنگل: ۱. احمق، دنگ، کانا، کودن، نادان؛ ۲. بدقواره، بی‌هیکل، قناس.

دنگ‌وفنگ: ۱. جلال، دم‌ودستگاه؛ ۲. رفت‌وآمد، کیابیا.

دنی: پست، حقیر، خوار، دون، فرومایه، ناکس ≠ والا.

دنیا: آفاق، جهان، دهر، زمانه، عالم، کاینات، گیتی ≠ آخرت.

دنیوی: دنیایی، دهری، مادی ≠ اخروی.

دو: ۱. تاخت، خیز، کورس؛ ۲. دور، نوبت.

دوا: ۱. دارو؛ ۲. درمان، معالجه.

دواب: انعام، چهارپایان، ستور، ≠ جانور، دد.

دوات: آمه، جوهردان، دویت، مرکب‌دان.

دوار: سرسام، سرگیجه، گردش.

دوافروش: داروخانه‌دار، داروفروش، عطار.

دوام: ابدیت، ادامه، استمرار، ایستادگی، بقا، پافشاری، پایداری، تاب، ثبات، خلود، دیرپایی، دیرش، مقاومت.

دوباره: ازنو، مجدد، مجدد، مجدداً، مکرراً.

دوبرابر: دوچندان، دومقابل، مضاعف.

دوبین: احول، کژبین، لوچ.

دوچندان: دوبرابر، مضاعف.

دود: بخار، دخان، وافور.

دودکش: تنوره، دودآهنگ.

دودل: سرگشته، متردد، مذبذب، مردد، وسواس، وسواسی ≠ مصمم.

دودلی: بی‌ثباتی، تذبذب، تردد، تردید، حیرت، شبهه، شک، وسواس ≠ قاطعیت.

دودمان: آل، اعقاب، تیره، خاندان، خانواده، ذریه، سلسله، طایفه، قبیله، نژاد، نسب، نسل.

دوده: ۱. اهل‌بیت، خانواده، دودمان، نسب؛ ۲. مداد؛ ۳. دودک.

دور: ۱. چرخه، سیر، سیکل، گردش، مدار؛ ۲. دوره، زمان، عصر، عهد، موسم، نوبت؛ ۳. اطراف، پیرامون، محیط.

دور: ۱. بعید، پرت، متباعد؛ ۲. مستبعد؛ ۳. جدا، منفک؛ ۴. مهجور؛ ۵. منفصل؛ ۶. بری؛ ۷. دیر ≠ قریب، نزدیک.

دورافتاده: ۱. بی‌کس، غریب؛ ۲. بعید، پرت، دوردست، متروک؛ ۳. دنج، ≠ قریب، نزدیک.

دوران: اوقات، دوره، زمان، زمانه، عصر، فصل.

دوراندیش: احتیاطکار، ژرف‌بین، عاقبت‌اندیش، محتاط، هوشیار.

دوراندیشی: احتیاط، حزم، عاقبت‌اندیشی، مال‌اندیشی، ملاحظه.

دوربین: تلسکوپ.

دور‌کردن: ۱. تاراندن، طرد‌کردن؛ ۲. طرد.

دورگه: ۱. اکدش، دونژاده؛ ۲. خشن، کلفت.

دورنگ: ۱. ابلق؛ ۲. دورو، ریاکار، مزور، منافق.

دورنما: افق، چشم‌انداز، منظر، منظره.

دورو: ریاکار، غماز، فریبکار، مرائی، مزور، منافق.

دوروبر: اطراف، پیرامون، جوانب، حواشی، حوالی.

دورویی: تزویر، ریا، سالوس، ظاهرنمایی، مزوری، منافقت، ناسازگاری، نفاق ≠ صداقت، یکرنگی.

دوره: ۱. دوران، زمانه، زمان، عصر، عهد، موسم، نوبت، وقت، هنگام؛ ۲. دنیا، روزگار؛ ۳. مرور؛ ۴. دور، محیط؛ ۵. سیر، گردش؛ ۶. احاطه.

دوره‌گرد: ۱. طواف؛ ۲. غربتی.

دوری: ۱. اجتناب، احتراز، امساک، پرهیز، تحاشی، تحرز، حذر، کناره‌گیری؛ ۲. جدایی، فراق، فرقت، مفارقت، مهجوری، هجر، هجران؛ ۳. غربت؛ ۴. غیبت؛ ۵. بعد، بعد، فاصله، مسافت ≠ نزدیکی، وصال.

دوزخ: آتش، جهنم، درک، سقر، نار، نیران، هاویه ≠ بهشت، فردوس.

دوزندگی: خیاطی، درزیگری.

دوزنده: خیاط، درزی.

دوزوکلک: توطئه، حقه، حقه‌بازی، دسیسه، فریب.

دوست: آشنا، حبیب، خلیل، دمساز، دوستدار، رفیق، صحابه، صدوق، صدیق، محب، محبوب، محبوبه، مصاحب، معاشر، معشوق، ولی، همراه، همنشین، یار ≠ دشمن، عدو.

دوست‌داشتنی: خواستنی، عزیز، گرامی، محبوب، ملوس، نازنین.

دوستاق‌خانه: بند، بندیخانه، حبس، زندان، سلول، سیاهچال، محبس.

دوستاقی: اسیر، بندی، زندانی، گرفتار، محبوس.

دوستانه: دوست‌وار، رفاقت‌آمیز، رفیق‌وار، عاشقانه، محبت‌آمیز ≠ عداوت‌آمیز.

دوستدار: حبیب، خاطرخواه، دوست، رفیق، عاشق، محب، یار.

دوستی: آشنایی، ارادت، انس، تولی، حب، خلت، رفاقت، صمیمیت، عشق، عطوفت، محبت، مرافقت، مودت، مهربانی، ود، ولا، همدمی ≠ دشمنی، عداوت.

دوسیه: پرونده، پوشه.

دوش: ۱. دوشین، دیشب، شب‌گذشته؛ ۲. شانه، کتف، کول، منکب؛ ۳. حمام؛ ۴. آب‌پاش ≠ امشب.

دوشیزگی: بکارت، دختری، عذرت.

دوشیزه: باکره، بتول، بکر، عذرا.

دوشین: دوش، دیشب ≠ امشب.

دوقلو: توامان، جنابه.

دولت: ۱. اقبال، بخت، طالع؛ ۲. تمکن، تمول، ثروت، مکنت، هستی؛ ۳. حکومت، کابینه ≠ نکبت.

دولت‌سرا: ۱. خانه، دولت‌منزل، منزل؛ ۲. صرح، قصر، کاخ ≠ کوخ، کلبه.

دولتمند: اعیان، پولدار، توانگر، ثروتمند، چیزدار، دارا، دولتیار، غنی، مالدار، متعین، متمکن، متمول، متنعم ≠ بی‌چیز، فقیر، ندار.

دولتمندی: ۱. تمکن، تنعم، توانگری، ثروت، غنا؛ ۲. بختیاری، دولتیاری، سعادتمندی، کامیابی ≠ بی‌نوایی، فقر.

دون: ۱. جلب، پست، حقیر، خسیس، دنی، ذلیل، رذل، سفله، فرومایه، وضیع؛ ۲. بدون، سوا، غیر؛ ۳. پایین، تحت ≠ ۱. شریف؛ ۲. با؛ ۳. بالا، فوق.

دوندگی: ۱. دویدن؛ ۲. تقلا، تکاپو، جهد، سعی، کوشش؛ ۳. سگدو.

دون‌صفت: پست، دنی، دون‌همت، سفله، فرومایه ≠ شریف.

دون‌همت: پست، پست‌همت، تنگ‌نظر، سفله، فرومایه، کم‌همت، کوته‌نظر، نظرتنگ ≠ بلندهمت.

دون‌پایه، دونپایه: ۱. سفله، فرومایه؛ ۲. زیردست ≠ بلندپایه.

دونی: پستی، خواری، دنائت، سفلگی.

دویدن: ۱. پویه، خرامیدن، خیز؛ ۲. دوندگی؛ ۳. شتافتن؛ ۴. تاختن.

ده: آبادی، دهات، دیه، رستاق، روستا، قریه، قصبه.

دها: زرنگی، زیرکی، فطنت، هوشمندی ≠ کانایی.

دهات: آبادی، ده، رستاق، روستا، قریه، قصبه.

دهان: دهن، فم.

دهان‌دره: خمیازه، دهن‌دره.

دهانه: ۱. مصب؛ ۲. سر، لب؛ ۳. زمام، لجام، لگام؛ ۴. فم.

دهخدا: دهبان، دهدار، کدخدا، کدیور.

دهر: ۱. ایام، روزگار، زمانه؛ ۲. دنیا، گیتی.

دهش: احسان، انعام، بخشش، بخشندگی، بذل، داد، عطا، موهبت، هبه.

دهشت: ۱. بیم، پروا، ترس، خوف، وحشت، هراس، هول؛ ۲. اضطراب، قلق؛ ۳. تعجب، حیرت، سرگشتگی، شگفتی.

دهشت‌آور: ترس‌آور، ترسناک، خوف‌انگیز، خوفناک، دهشت‌انگیز، مدهش، وحشت‌انگیز، وحشتناک.

دهشت‌زده: خایف، متوحش، وحشت‌زده، هراسان ≠ ایمن.

دهشتناک: ترسناک، خوفناک، سهمناک، مهیب، وحشت‌انگیز، وحشتناک، هراس‌انگیز، هولناک.

دهقان: ۱. برزگر، حارث، دهگان، روستایی، زارع، زراعت‌پیشه، فلاح، کشاورز، کشتکار، کشتگر، ناطور؛ ۲. ایرانی؛ ۳. مورخ ≠ ارباب، مالک.

دهکده: آبادی، ده، دهات، رستاق، روستا، قریه، قصبه.

دهل: دبداب، دف، طبل، کوس، نقاره.

دهلیز: تونل، دالان، راهرو، نقب، هشتی.

دهن: چربی، روغن، زیت.

دهن‌دره: خمیازه، دهان‌دره.

دهنه: افسار، عنان، لجام، لگام، مهار.

دیار: ۱. احدی، شخص، فرد، کس، هیچکس؛ ۲. دیرنشین، صومعه‌نشین.

دیار: سرزمین، شهر، کشورملک، مدینه، مملکت.

دیاگرام: طرح، نمودار.

دیانت: تقوا، خداپرستی، خداترسی، دینداری.

دیبا: ابریشمی، پرند، پرنیان، حریر، دیباج.

دیباچه: سرآغاز، مدخل، مطلع، مقدمه ≠ موخره.

دیپلم: تصدیق، دانشنامه، کارنامه، گواهی، گواهی‌نامه، مدرک.

دیپلمات: سائس، سیاستمدار ≠ بی‌سیاست.

دیپلماتیک: سیاسی.

دیپلماسی: سیاست.

دیجور: تاریک، تیره، سیاه ≠ روشن.

دید: ۱. آگاهی، بینش؛ ۲. رویت، نظر، نگرش؛ ۳. باصره، بینایی؛ ۴. دیدار، مشاهده، ملاحظه، نظاره، نگاه؛ ۵. لحاظ، منظر.

دیدار: ۱. بازدید، برخورد، زیارت، لقا، ملاقات؛ ۲. وصال؛ ۳. رویارویی؛ ۴. دید، نظر، نگاه، نگرش؛ ۵. چهره، رخسار، صورت.

دیدگاه: چشم‌انداز، فراچشم، مطمح، منظر، نظرگاه.

دیدن: رویت، رمق، نظر، نگریستن.

دیده: چشم، عین، نظر، نگاه.

دیده‌بان: دیدبان، دیده‌ور، قراول، مراقب، نگهبان، یزک.

دیده‌بانی: پاسداری، دیدبانی، دیده‌وری، کشیک، مراقبت.

دیر: بیعت، خانقاه، صومعه، عبادتگاه، کنشت، معبد.

دیر: ۱. دراز، دور، طولانی، متمادی، مدید؛ ۲. تاخیر ≠ زود، گاه.

دیرپا: بادوام، جاوید، دیرزی ≠ بی‌دوام.

دیرک: پادیر، تیرک، چوب، شمعک، میله.

دیرکرد: تاخیر، عقب‌افتادگی.

دیرگوار: ثقیل، دیرهضم ≠ سهل‌الهضم.

دیرهضم: ۱. ثقیل، دیرگوار؛ ۲. سنگین، ناگوار ≠ زودهضم.

دیریاب: ۱. بی‌وقوف؛ ۲. صعب‌الحصول ≠ سهل‌الوصول.

دیرین: دیرینه، سرمدی، طولانی، قدیمی، کهنه ≠ جدید.

دیرینگی: پایندگی، جاودانی، قدمت ≠ تازگی.

دیرینه: ۱. باستان، پیشین، دیرین، عتیق، قدیم، کهن، گذشته؛ ۲. باستانی، عتیقه، کهنه؛ ۳. سرمدی ≠ جدید، نو، نوین.

دیسیپلین: اتیکت، انتظام، انضباط، نظام.

دیشب: دوش، دوشین، دوشینه ≠ امشب.

دیکته: ۱. املا، درست‌نویسی؛ ۲. تحمیل.

دیگ ۱: پاتیله، پاتیل، تیان؛ ۲. دی، دیروز.

دیلاق: بلندقامت، دراز، قددراز ≠ خپله.

دیلماج: ترجمان، مترجم.

دیمومت: پایایی، جاودانگی، خلود، دوام.

دین: بدهی، قرض، قرضه، وام ≠ طلب.

دین: آیین، شرع، شریعت، کیش، کیش، مذهب، نحله.

دینار: ۱. درم، درهم، ریال، زر؛ ۲. پیسه، پول، وجه.

دینام: برق‌زا، دینامو، ژنراتور، مولد.

دین‌پرور: دین‌پژوه، دین‌پناه، دینور، متدین ≠ نامتدین.

دیندار: باتقوا، بادیانت، پارسا، مومن، متدین، متشرع، متقی، مقدس ≠ بی‌دین، لامذهب.

دینداری: پارسایی، تدین، تقوا، خداترسی، دیانت ≠ بی‌دینی.

دیو: ابلیس، اهرمن، اهریمن، روح‌پلید، شیطان، عفریت ≠ فرشته، ملک.

دیوار: ۱. جدار؛ ۲. آوار؛ ۳. بارو، حصار.

دیواره: جدار، دیوار.

دیوان: ۱. داره، دفترخانه، محکمه، وزارت‌خانه؛ ۲. دفتر، سفینه، مجموعه؛ ۳. دیوها، شیاطین؛ ۴. دولت.

دیوان‌سالاری: بوروکراسی، قرطاس‌بازی، کاغذبازی.

دیوانگی: جنون، سفاهت ≠ هوشیاری.

دیوانه: ۱. مجنون؛ ۲. شیدا، شیفته، واله؛ ۳. خل، کم‌عقل، مخبط؛ ۴. مصروع، هار ≠ عاقل.

دیوانه‌وار: جنون‌آمیز، دیوانه‌وش، مجنون‌وار ≠ خردمندانه.

دیوانه‌وش: ۱. احمق؛ ۲. دیوانه‌وار، مجنون‌وار ≠ عاقلانه، عاقل‌وار.

دیوث: بی‌حمیت، بی‌غیرت، پس‌درنشین، جاکش، قرمساق، قلتبان، قواد، نامرد ≠ غیرتمند.

دیوثی: بی‌رشکی، بی‌غیرتی، جاکشی، زن‌بمزدی، قرمساقی، قوادی ≠ غیرتمندی.

دیوچه: ۱. کرم؛ ۲. زالو؛ ۳. بید، دیوک.

دیوخانه: دیوزار، دیوستان، دیوکده.

دیوسرشت: دیوسیرت، دیونهاد، شیطان‌صفت ≠ فرشته‌خو.

دیوسیرت: پست‌فطرت، دیوسرشت، دیونهاد ≠ فرشته‌سیرت.

دیونهاد: اهرمن‌خو، ددمنش، دیوسیرت ≠ ملکوتی‌منش.

دیه: تقاص، خونبها.

دیه: آبادی، ده، دهات، رستاق، روستا، قریه، قصبه.

دیهیم: افسر، تاج، دیهول، اکلیل.

ذائقه: ۱. چشایی؛ ۲. مذاق؛ ۳. طعم، مزه.

ذابل: ۱. پژمرده، پلاسیده، خشکیده؛ ۲. ضعیف، لاغر، نزار.

ذات: اصل، جبلت، جوهر، خمیره، سرشت، شخص، طبیعت، طینت، فطرت، کنه، گوهر، نهاد.

ذاتاً: اساساً، بالفطره، فطرتاً.

ذاتی: جبلی، خداداده، طبیعی، غریزی، فطری.

ذاکر: ۱. ذکرکننده، روضه‌خوان؛ ۲. وردگو؛ ۳. یادکننده.

ذاهب: رونده، ره‌سپر، کوشنده.

ذایق: چشنده.

ذایقه: ذائقه، چشایی، مذاق.

ذئب: گرگ.

ذبح: بسمل، قربانی، کشتار، کشتن.

ذبول: ۱. پژمردگی، پلاسیدگی؛ ۲. ضعف، لاغری، ≠ رشد، نمو.

ذبیح: قربانی، گلوبریده، مذبوح.

ذخیره: اندوخته، پس‌افت، پس‌انداز، پستا، تدارک، توشه، تهیه، ذخر، رزرو.

ذخیره‌کردن: ۱. انبار‌کردن، انباشتن؛ ۲. اندوختن، پس‌انداز‌کردن.

ذر: ۱. ذره؛ ۲. مورچه.

ذرت: بلال، جواری.

ذراع: ۱. آرنج، بازو؛ ۲. ارش، گز.

ذرایع: دست‌آویزها، وسایط، وسایل.

ذروه: ۱. اوج، ذروت؛ ۲. ستیغ، قله؛ ۳. تارک، چکاد، فرق؛ ۴. نوک، ≠ حضیض.

ذره: ۱. ذر؛ ۲. مورچه.

ذریع: ۱. تندرو، تیزرو، سبک‌سیر؛ ۲. برملا، فاش؛ ۳. بسیار، فراوان، کثیر.

ذریه: احفاد، اولاد، دودمان، سلاله، فرزندان، نسل.

ذقن: چانه، زنخ، زنخدان.

ذکاوت: تیزهوشی، عقل، فراست، فطانت، هوشمندی، هوشیاری ≠ فصاحت.

ذکر: ۱. یاد، یادمان؛ ۲. ورد؛ ۳. تذکیر، خطابه.

ذکی: زیرک، عاقل، هوشمند، هوشیار، ≠ سفیه.

ذلت: پستی، حقارت، خواری، خواری، فلاکت، مذلت، مهانت، نکبت، هوان.

ذلیق: ۱. تیز؛ ۲. تیززبان، چیره‌زبان، سخنور، فصیح، ≠ الکن، کند.

ذلیل: پست، حقیر، خوار، دون، زبون، فرومایه، متذلل، مغلوب، ناکس، ≠ عزیز.

ذم: بدگویی، قدح، مذمت، نکوهش، ≠ مدح.

ذمه: ۱. تقبل، ضمان، ضمانت، عهده، کفالت؛ ۲. پیمان، عهد؛ ۲. زینهار.

ذمه‌دار: ضمان، متعهد، متقبل، متکفل.

ذمیمه: زشت، مذموم، ناستوده، نامستحسن، نکوهیده، ≠ مستحسن.

ذنب: اثم، تقصیر، خطا، گناه، معصیت، ≠ ثواب.

ذوب: حل، گداز، گداختگی، گدازش، مذاب، وارفتگی، ≠ انجماد.

ذوق: ۱. استعداد، قریحه؛ ۲. سلیقه، مشرب؛ ۳. حال‌وهوا، حال، دماغ، شور، شوق، مذاق، وجد؛ ۴. چشایی، چشیدن.

ذوق‌زده: شوق‌زده، هیجان‌زده، ≠ گرفته، مغموم.

ذهاب: رفت، گذشتن، ≠ آمدن، ایاب.

ذهب: زخرف، زر، طلا، عسجد.

ذهبی: ۱. زرین، زرین‌فام، طلایی؛ ۲. ذهبیه.

ذهن: ۱. خرد، هوش؛ ۲. درک، فهم؛ ۳. استعداد؛ ۴. خاطر، ضمیر، فکر؛ ۵. قلب؛ ۶. مغز.

ذهنی: ۱. درونی، باطنی؛ ۲. عقلی ≠ عینی.

ذهول: ۱. ناشناخته، ناشناس؛ ۲. غفلت، فراموشی، نسیان.

ذی‌حق: ۱. خداوند، دارا، صاحب، مالک؛ ۲. حقدار، محق.

ذی‌روح: انسان، ذی‌نفس.

ذی‌نفس: جاندار، ذی‌روح.

ذی‌صلاح: ۱. صالح، صلاحیت‌دار؛ ۲. مسئول.

ذیل: انتها، پای، دامن، دامنه، زیر.

ذی‌مدخل: دخیل، موثر، نقش‌پرداز.

ستاره نجفیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی