شاب: برنا، جوان، نوجوان ≠ پیر.
شاباجی: آباجی، باجی، خواهر، همشیره ≠ برادر، داداش.
شاپور: شاهپور، شاهزاده، شهزاد، شهزاده، ملکزاده ≠ شاهدخت، شهدخت.
شاپورگان: آهنخشک، خشک، پولاد، شابرقان، شابرن، شابورگان، فولاد.
شاخ: ۱. سرون، شخ، قرن؛ ۲. شاخسار، شاخه، غصن؛ ۳. شاخابه؛ ۴. پیشانی، ناصیه؛ ۵. پاره، قطعه.
شاخص: ۱. شاخصه، علامت، نما، نماینده؛ ۲. مشخص، معلوم؛ ۳. برجسته، ممتاز، مهم؛ ۴. پایه، ماخذ؛ ۵. میله، نصیبه.
شاخصه: علامت، ممیزه، نمودار.
شاخه: ۱. ازگ، غصن؛ ۲. شجن، شعبه، فرع؛ ۳. گروه؛ ۴. شاخابه؛ ۵. شاخ.
شاخهشاخه: پارهپاره، منشعب.
شاد: بانشاط، بشاش، خرم، خشنود، خندان، خوش، خوشحال، خوشدل، خوشوقت، زندهدل، سردماغ، شادمان، شنگول، فارغ، مبتهج، محظوظ، مسرور، مشعوف ≠ اندوهگین، مغموم.
شاداب: ۱. آبدار، پرآب؛ ۲. باطراوت، تروتازه؛ ۳. خرم، شادمان ≠ پژمرده.
شادابی: آبداری، تازگی، خرمی، طراوت ≠ پژمردگی.
شادان: خرم، خندان، خوشرو، شادمان، مسرور، مشعوف ≠ غمگین، غمناک.
شادباش: ۱. تبریک، تهنیت، مبارکباد؛ ۲. شاباش ≠ تسلیت.
شادخوار: ۱. خوشگذران، عیاش؛ ۲. بادهگسار، مینوش، نوشخوار؛ ۳. آوازهخوان، مطرب.
شادخواری: ۱. خوشگذرانی، خوشی، عیاشی؛ ۲. بادهگساری، شرابخواری، مینوشی؛ ۳. آوازهخوانی، مطربی.
شادروان: بخشوده، زندهیاد، فقید، مرحوم، مغفور.
شادروان: ۱. پرده، چادر، خیمه؛ ۲. بند، سد؛ ۳. اساس، اصل، بنیان، پایه؛ ۴. سایبان، مظله؛ ۵. بساط، فرش.
شادکام: ۱. کامران، کامروا، کامیاب؛ ۲. خوشحال، شاد، شادمان، مسرور ≠ تلخکام.
شادکامی: ۱. کامرانی، کامروایی، کامیابی؛ ۲. آسایش، رفاه، ناز، نعمت ≠ تلخکامی.
شادمان: بشاش، خرم، خندان، خوشحال، خوشرو، شاد، فرحناک، مسرور ≠ ناشادمان، مغموم.
شادمانی: بشاشت، بهجت، خوشحالی، خوشی، سرور، سلوت، شادی، نشاط ≠ ناشادمانی، غمگینی.
شادی: ۱. ابتهاج، انبساط، بهجت، خرمی، خوشحالی، سرور، شادمانی، فرح، مسرت، نزهت، نشاط؛ ۲. جشن، طرب، عشرت، عیش؛ ۳. بوزینه، میمون ≠ اندوه، غم.
شادیافزا: شادیبخش، فرحافزا، فرحبخش، فرحناک، نزهتبخش، نشاطانگیز ≠ غمافزا.
شادیبخش: شادیآور، طربانگیز، فرحبخش، مسرتبخش، نزهتبخش، نشاطانگیز ≠ غمافزا.
شاذ: طرفه، کمیاب، نادر، نادره ≠ عادی، معمولی.
شارب: ۱. سبیل؛ ۲. آشامنده، نوشنده.
شارع: خیابان، شاهراه، گذرگاه، معبر.
شارلاتان: چاخان، حقهباز، شیاد، متقلب، مشعبد، نیرنگباز ≠ درستکار.
شاسی: ۱. اتومبیلبیاطاق؛ ۲. اسکلتبندی؛ ۳. چارچوب، چارچوبه، قاب.
شاش: ادرار، بول، پیشاب، گمیز.
شاطر: ۱. نانپز، نانوا؛ ۲. چابک، چالاک، دلیر، فرز؛ ۳. باهوش، زیرک ≠ کند.
شاطی: ساحل، کرانه، کناره.
شاعر: ۱. تصنیفسرا، چامهسرا، چکامهسرا، شعرگو، ناظم؛ ۲. آگاه، داننده، شعورمند.
شافع: خواهشگر، شفاعتگر، شفیع، واسطه.
شافی: ۱. درمانگر، شفادهنده، شفاگر؛ ۲. درست، راست.
شاق: بغرنج، تحملگداز، توانفرسا، حاد، دشوار، سخت، صعب، طاقتسوز، طاقتفرسا، غامض، مشکل ≠ آسان، سهل.
شاکر: حقگزار، سپاسگزار، شکرگزار، شکور، نمکشناس ≠ کافر، ناسپاس.
شاکی: شکایتمند، عارض، گلایهمند، گلهمند، متظلم، معترض.
شاگرد: ۱. پیرو، تلمیذ، دانشآموز، کارآموز، متعلم، متلمذ، محصل؛ ۲. پادو، نوچه ≠ استاد.
شاگردانه: ۱. انعام، شاگردانگی، شاگردمزد؛ ۲. شاگردوار.
شال: ۱. کمربند، میانبند؛ ۲. بالاپوش.
شالده: اساس، بن، بنیاد، بنیان، پایه، شالوده.
شالوده: ۱. اساس، بنیاد، بنیان، پایه، پی، شالده، قاعده؛ ۲. اصل، زمینه، مبنا، واده.
شالودهگذاری: بنیانگزاری، پایهگذاری، تاسیس، مبنا.
شالی: چلتوک، شلتوک.
شالیزار: برنجزار، شالیپایه.
شام: ۱. شامگاه، شب، عشا، فلق، لیل؛ ۲. غذایشب ≠ بامداد.
شامخ: ۱. بلند، مرتفع؛ ۲. جلیل، رفیع، منیع، والا.
شامگاه: شام، شامگاهان، شب، فلق، لیل ≠ صبحگاه.
شامگاهان: شامگاه، لیل ≠ صبحگاهان، بامدادان.
شامل: حاوی، دربردارنده، محتوی، مشتمل.
شامه: بویایی.
شامیانه: چادر، خیمه، سراپرده.
شانس: اقبال، بخت، طالع.
شانسی: اتفاقی، الهبختکی، تصادفی، کشکی.
شانه: ۱. دوش، کت، کتف، کول؛ ۲. مشاط، مشط؛ ۳. شیار؛ ۴. خشاب؛ ۵. کرکیت؛ ۶. شان، کندو.
شانهبسر: پوپک، مرغسلیمان، هدهد.
شاه: امپراطور، امیر، پادشاه، حاکم، خدیو، سلطان، شاهنشاه، شهریار، ملک، والی ≠ رعیت.
شاهنشین: ۱. تخت، صدر، کرسی، مقصوره؛ ۲. پایتخت.
شاهانه: پادشاهانه، خسروانه، ملوکانه ≠ رعیتوار.
شاهباز: باز، شاهین، شهباز، طرلان، قوش.
شاهد: ۱. مثال، نمودار، نموده، نمونه؛ ۲. غلام، محبوب، معشوق، مغبچه؛ ۳. تماشاچی، حاضر، حی، گواه، ناظر؛ ۴. شهید ≠ غایب.
شاهدبازی: امردپرستی، غلامبارگی، فسق.
شاهراه: اتوبان، بزرگراه، جاده، راه ≠ کورهراه.
شاهرگ: شریان ≠ مویرگ.
شاهزاده: شاپور، شاهپور، شهزاد، شهزاده، ملکزاده ≠ گدا.
شاهنده: خیر، صالح، محسن ≠ طالح.
شاهنشاه: پادشاه، سلطانالسلاطین، شهریار، ملک.
شاهنشاهی: امپراطوری، پادشاهی.
شاهوار: ۱. شایگان؛ ۲. خسروانه، شاهانه، ملوکانه.
شاهی: ۱. پشیز، صنار؛ ۲. خسروانی، شاهانه، ملوکانه؛ ۳. حکومت، سلطنت ≠ گدایی.
شاهین: ۱. شاهباز، عقاب، لاچین؛ ۲. زبانه، میله.
شایان: ۱. برازنده، درخور، سزاوار، لایق؛ ۲. معتنابه.
شایبه: ۱. شک، گمان؛ ۲. آلایش، آلودگی، ریا؛ ۳. عیب، نقص، نقصان.
شاید: احتمالا، بلکه، گویی، محتملاً ≠ حتماً.
شایست: جایز، حلال، روا، شایسته، معقول ≠ ناشایست.
شایستگی: استحقاق، استعداد، سزاواری، قابلیت، لیاقت ≠ بیلیاقتی.
شایسته: ارجمند، باقدر، باکفایت، برازنده، بسزا، پسندیده، درخور، روا، زیبنده، سزاوار، شایگان، صالح، صلاحیتدار، عزیز، فراخور، قابل، لایق، مدیر، مستحق، مستلزم، مستوجب، مقبول، مناسب، موافق، نسیب، نیکو، والا ≠ ناشایسته.
شایع: ۱. رایج، ساری، متداول؛ ۲. پراکنده، جاری، گسترده، منتشر؛ ۳. آشکار، فاش ≠ نامتداول.
شایعه: ۱. خبر، شهرت؛ ۲. خبرپراکنی.
شایق: آرزومند، راغب، مایل، مشتاق ≠ بیزار، بیمیل.
شایگان: ۱. سزاوار، شایسته؛ ۲. فراوان؛ ۳. خزانه، خزینه، گنج؛ ۴. عریض، فراخ، وسیع؛ ۵. شاهوار؛ ۶. بیگار، بیگاری.
شان: ارج، جاه، شکوه، شوکت، عظمت، فر، قدر، کبریا، مرتبه، مقام، منزلت.
شئامت: شومی، نامبارکی، نحسی، نحوست، نکبت ≠ میمنت.
شب: ۱. شام، شامگاه، لیل؛ ۲. زاج ≠ روز.
شببیداری: احیا، تهجد، سهر، شبپیمایی، شبزندهداری، مساهرت.
شبپره: خفاش، شبکور، مرغمسیحا، وطواط.
شبزندهدار: شبباز، قائماللیل، متهجد، مساهر.
شبزندهداری: احیا، بیتوته، تهجد، سهر، شببیداری، مبیت، مساهرت، یقظه.
شبمانده: بیات، شبینه.
شبهنگام: شباشب، شبانگاه، شبانه.
شبرنگ: تیره، سیاهفام، کبود ≠ سفیدرنگ.
شباب: برنایی، جوانی ≠ پیری.
شبان: چوپان، راعی، رمهبان، گلهبان.
شبانه: ۱. شبانگاه، شبهنگام؛ ۲. شام.
شباویز: مرغحق.
شباهت: تشابه، مانندگی، مانندی، مشابهت، همانندی، همسانی ≠ اختلاف.
شباهنگ: ۱. بلبل، سحرخوان، مرغسحر؛ ۲. ستارهصبح، شعری، کاروانکش.
شبح: ۱. روح، سایه، سیاهی؛ ۲. شخص، ذات.
شبر: وجب، وژه.
شبرو: حرامی، دزد، سارق، شبپوی، شبگرد، طرار، عیار.
شبستان: ۱. خوابگاه؛ ۲. حرم، حرمسرا.
شبق: ۱. حشری، شهوتپرست، شهوتی؛ ۲. شبه.
شبکور: خفاش، شبپره، وطواط.
شبکه: ۱. کانال؛ ۲. تور؛ ۳. گروه؛ ۵. پنجرهمشبک.
شبکهدار: شبکهای، مشبک.
شبگرد: ۱. داروغه، عسس، گزمه، میربازار، میرشب؛ ۲. شبپوی، شبرو.
شبگیر: ۱. شبخیز؛ ۲. سحر، سحرگاه.
شبگیری: بیخوابی، بیداری، شبزندهداری، یقظه.
شبنم: بشک، جلید، ژاله، طل.
شبه: سان، شبق، مانند، مثل، نظیر، وار، همانند ≠ ضد.
شبهه: ابهام، احتمال، اشکال، التباس، تردد، تردید، دودلی، ریب، شبهت، شک، ظن ≠ یقین.
شبههزا: توهمزا، مشتبهساز ≠ متیقن.
شبیخون: تک، تهاجم، حمله، شبتاز، قتلعام، یورش.
شبیه: ۱. تالی، جور، عوض، قبیل، قرین، کفو، ماننده، مانسته، مانند، متشابه، متماثل، مثل، مشابه، نظیر، نمونه، هماننده، همانند، همسان؛ ۲. تعزیه، نمایش ≠ متضاد، مختلف.
شبیهسازی: ۱. تشبیه؛ ۲. مشابهسازی، همگونسازی؛ ۳. تعزیهگردانی.
شتا: ۱. زمستان؛ ۲. گرسنه، ناهار ≠ صیف.
شتاب: تسریع، تعجیل، تندی، سرعت، عجله ≠ درنگ، کندی.
شتابان: بهسرعت، بهشتاب، تند، سریعاً، عجول ≠ بهکندی.
شتابزدگی: تعجیل، شتاب، عجله ≠ تانی.
شتابزده: شتابان، شتابناک، عجول، مستعجل ≠ صبور.
شتابناک: جلد، شتابان، شتابزده، عجول، مستعجل ≠ صابر.
شتابنده: سریع، شتابزده، عجول ≠ کند.
شتافتن: ۱. رفتن، عازمشدن، عزیمتکردن؛ ۲. شتابکردن، عجلهکردن ≠ ماندن، درنگکردن.
شتر: ابل، اشتر، جمل، ناقه.
شتربان: ساربان، ساروان.
شترنگ: شطرنج.
شتم: بدگویی، دشنام، زشتیاد، سخنزشت، فحش، ناسزا، ناسزاگویی.
شتوی: زمستانه، زمستانی ≠ صیفی.
شجاع: باجرئت، بهادر، بیباک، پهلوان، تهمتن، جسور، جنگاور، جنگجو، جنگی، دلاور، دلیر، رشید، شیردل، مبارز، نترس، نیو ≠ جبون.
شجاعانه: بهادرانه، جسورانه، دلاورانه، دلیرانه، قهرمانانه، متهورانه.
شجاعت: پرجگری، پهلوانی، جلادت، جنگاوری، جنگجویی، دلاوری، دلیری، رشادت، شهامت، قهرمانی، مردانگی، یلی ≠ جبن.
شجر: درخت، درختچه، نهال.
شجرهنامه: شجرهالنسب، نسبنامه.
شحنه: پاسبان، داروغه، ضابط، عسس، گزمه، محتسب، نگهبان.
شخص: ۱. بابا، تن، فرد، کس، نفر؛ ۲. آدمی، انسان، بشر؛ ۳. ذات؛ ۴. وجه ≠ شیء.
شخصی: ۱. خصوصی، فردی، سیویل، غیرنظامی ≠ عمومی، غیرشخصی.
شخصیت: ۱. سجیه، منش؛ ۲. تشخص.
شخم: ۱. خیش؛ ۲. شیاره، شیار؛ ۳. بشکار.
شخیص: ارجمند، بزرگ، سرشناس، متشخص، محترم ≠ پشیز.
شدت: ۱. تشدد، تندی، حدت، درشتی، سختی، سورت، صلابت، ضراء، عذاب، قوت، نجدت، نکراء؛ ۲. بسیاری، فراوانی، کثرت ≠ لطف.
شدن: ۱. صیرورت، گردیدن، گشتن؛ ۲. رفتن، روانشدن، عازمشدن؛ ۳. گذشتن، منقضیشدن ≠ اتیان، رسیدن، فرارسیدن.
شدنی: ممکن، میسر، میسور ≠ غیرممکن، نشدنی.
شدید: ۱. اکید؛ ۲. بسیار، هنگفت؛ ۳. دشوار، زفت؛ ۴. سخت؛ ۵. قوی، محکم ≠ خفیف.
شدیداً: اکیداً، عمیقاً، قویاً ≠ خفیفاً.
شر: ۱. بدی؛ ۲. تباهی، فساد؛ ۳. آشوب، شورش، غائله، فتنه ≠ خیر.
شراب: باده، خمر، رحیق، سلیل، صهبا، مدام، مسکر، مل، می، نبید، نبیذ.
شرابخواری: بادهپیمایی، بادهگساری، بادهنوشی، میخواری، میگساری.
شرابخانه: خرابات، خمخانه، رسومات، شرابکده، میخانه، میکده.
شرابخوار: بادهخوار، بادهنوش، بادهنوش، پیالهپیما، پیمانهگسار، قدحنوش، مشروبخوار، میخوار، میخواره.
شرابخواره: بادهپیما، بادهگسار، بادهنوش، شرابخوار، شرابخور، میخواره، نبیدخوار.
شرابخواری: بادهپیمایی، بادهگساری، میخواری، میگساری.
شرابخور: بادهپیما، بادهگسار، مشروبخوار، میخوار، میگسار.
شرابداری: ساقیگری، سقایت، شربتدار.
شرابدان: بط، جام، خم، ساغر، قرابه.
شرابکده: خرابات، خمخانه، رسومات، شرابخانه، میخانه، میکده.
شرار: اخگر، جرقه، شراره، شرر، لهب، لهیب.
شرارت: بدی، بدخواهی، خباثت، رذالت، شیطنت، فتنهانگیزی، فساد ≠ نیکی.
شراره: آبژ، اخگر، جرقه، شرار، شرر، شعله، لهیب.
شراع: ۱. بادبان؛ ۲. خیمه، سایبان، شامیانه.
شرافت: اصالت، بزرگواری، عفت، نجابت ≠ بیعفتی.
شرافتمند: اصلدار، اصیل، بااصالت، باشرف، بزرگوار، خانوادهدار، شریف، نجیب ≠ بیاصل، وضیع.
شرافتمندانه: بزرگوارانه، نجیبانه ≠ نانجیبانه.
شراکت: انبازی، سهمبری، شرکت، مشارکت.
شرایط: ۱. اسباب؛ ۲. شروط.
شربت: آشامیدنی، جلاب، مشروب، معجون، نوشیدنی.
شربتدار: ایاغچی، ساقی، شربتدار.
شرح: بسط، بیان، تاویل، تشریح، تعبیر، تعریف، تفسیر، تفصیل، توصیف، توضیح، گزارش، وصف.
شرححال: اتوبیوگرافی، بیوگرافی، حسبحال، سرگذشت.
شرحه: پاره، تکه، قطعه.
شرحهشرحه: پارهپاره، تکهتکه، قطعهقطعه.
شرر: اخگر، بارقه، جرقه، شرار، شراره، شعله، لهب، لهیب.
شرربار: پرلهیب، شعلهور، مشتعل.
شرزه: ۱. خشمگین، خشمناک، غضبناک؛ ۲. پرقدرت، زورمند، قدرتمند، قوی.
شرط: پیمان، عهد، قرار، نذر.
شرطبندی: قمار، میسر.
شرطلب: آشوبطلب، بلواگر، شربهپاکن، ماجراجوطلب، مفسد، مفسدهجو، واقعهطلب ≠ خیرخواه، صلحجو، مصلح.
شرطه: ۱. بادموافق؛ ۲. شرط، پیمان؛ ۳. پاسبان، پلیس، شحنه؛ ۴. چاوش، طلایهدار؛ ۵. کوتوال.
شرع: ۱. آیین، دین، شریعت، طریقت، کیش، مذهب؛ ۲. راه، روش ≠ عرف.
شرعی: قانونی، مشروع ≠ عرفی، غیرشرعی.
شرعیات: تعلیماتدینی، علومدینی، فقه.
شرف: آبرو، اعتبار، بزرگواری، رفعت، عرض، عزت، عفت، مجد، ناموس.
شرفیاب: مشرف.
شرفیابی: باریابی، پابوسی.
شرق: خاور، خاورزمین، شروق، مشرق، نیمروز ≠ باختر، غرب.
شرقشناس: خاورشناس، مستشرق.
شرکا: ۱. سهمبران، شریکان؛ ۲. ایادی، همدستان، همکاران، همگنان.
شرک: الحاد، بتپرستی، رجز، کفر ≠ توحید.
شرکت: ۱. کارتل، کمپانی، کنسرسیوم؛ ۲. انبازی، شراکت.
شرم: ۱. آزرم، حیا؛ ۲. خجالت، خجلت، عار، ننگ؛ ۳. انفعال، حجب، کمرویی ≠؛ ۲. پررویی.
شرمآور: خفتبار، فضاحتبار، فضیح، ننگآور، ننگین ≠ افتخارآفرین، افتخارآمیز.
شرمزده: خجل، خجلتزده، شرمآلود، شرمسار، شرمگین ≠ مفتخر.
شرمزدگی: آزرم، حیا، خجلت، شرمساری، شرمندگی ≠ فخر، مباهات.
شرمسار: آزرمگین، خجل، روسیاه، سرافکنده، سربزیر، شرمزده، شرمگین، شرمنده ≠ سربلند، مباهی، مفتخر.
شرمساری: انفعال، خجالت، خفت، سرشکستگی، شرمزدگی، شرمندگی ≠ سربلندی.
شرمگین: ۱. آزرمگین، باحیا، شرمناک؛ ۲. شرمسارشرمنده ≠ سربلند.
شرمناک: شرمگین، کمرو، محجوب ≠ بیآزرم، بیحیا، وقیح.
شرمندگی: ۱. خجالت، خجلت؛ ۲. شرمزدگی، شرمساری، شرمگینی ≠ سرفرازی.
شرمنده: ۱. خجل، سرافکنده، شرمسار؛ ۲. شرمگین، منفعل ≠ سربلند.
شرنگ: حمه، حنظل، زهر، سم، شوکران، هلاهل ≠ شهد.
شرور: بدجنس، بدکار، بدکردار، خبیث، سنگدل، شریر، شیطان، ناتو ≠ سلیم.
شروع: آغاز، ابتدا، اوایل، بدو، عنفوان، مقدمه، نخست ≠ ختم.
شره: آز، آزمندی، حرص، طمع ≠ قناعت.
شریان: سرخرگ، شاهرگ، نبض ≠ ورید.
شریر: بدجنس، بدذات، بدعمل، بدکار، بدکردار، تباهکار، خبیث، ستمکار، سنگدل، شرور، شقی، ظالم، مفسدهجو، موذی، نابکار ≠ سلیم.
شریعت: آیین، دین، شرع، کیش، مذهب ≠ عرف، قانون.
شریف: ارجمند، اصیل، باشرف، بانجابت، بزرگوار، سرافراز، شرافتمند، عالیقدر، عفیف، کریم، مجید، محترم، نبیل، نجیب ≠ وضیع.
شریفنسب: بلندنسب، پاکنژاد، عالیگوهر، عالینسب، والاتبار، والاگوهر ≠ بدگهر.
شریک: ۱. انباز، حصهدار، سهیم، شریکالمال، مشارک، همباز، همبخش؛ ۲. همدست، همکار.
شریکالمال: انباز، حصهدار، سهمبر، سهیم، شریک، همبخش.
شریکی: اشتراکی، انبازی، مشارکت.
شست: ۱. انگشت؛ ۲. تور، قلاب؛ ۳. حلقه؛ ۴. جلوس، نشستن.
شستشو: تطهیر، تغسیل، شستن، غسل.
شستن: ۱. تطهیر، تغسیل؛ ۲. پاککردن، چرکزدایی؛ ۳. آبکشیدن.
شسته: پاک، پاکیزه، تمیز، نظیف ≠ ناشسته.
شش: جگرسفید، ریه.
شط: رود، رودخانه، نهر.
شطاح: بیپروا، بیحیا، جری، کفرگو، گستاخ.
شطارت: ۱. بیباکی، شوخی، گستاخی؛ ۲. زیرکی؛ ۳. خباثت.
شطح: طامات، کفرگویی.
شطرنج: شترنگ.
شعار: ۱. علامت، نشان، نشانه؛ ۲. راه، رسم، روش، عادت؛ ۳. آرمان؛ ۴. زیرجامه ≠ دثار.
شعاع: اشعه، پرتو، درخشندگی، روشنی، نور.
شعایر: آداب، رسوم، سنن، مناسک.
شعب: ۱. کوهراه؛ ۲. دروا، دره؛ ۳. قبیله؛ ۴. ناحیه.
شعبده: افسون، تردستی، ترفند، چشمبندی، حقه، حیله، سحر.
شعبدهباز: تردست، ترفندباز، چشمبند، حقهباز، حقهباز، مشعبد، معرکهگیر، نادرهفن.
شعبه: ۱. رشته، شاخه؛ ۲. بخش، قسمت؛ ۳. آژانس، باجه، فرع، نمایندگی؛ ۴. باند، دسته، فرقه، گروه.
شعر: زلف، گیسو، مو.
شعر: ترانه، چامه، چکامه، رباعی، غزل، قصیده، کلاممخیل، نظم ≠ نثر.
شعرباف: بافنده، جولا، نساج.
شعشعه: پرتو، پرتوافشانی، تابش، فروغ.
شعف: خوشی، سرور، شادمانی، مسرت، نشاط، نشاط، وجد ≠ حزن.
شعله: بارقه، جرقه، زبانه، سعیر، شراره، شرر، لهب، لهیب، وراغ.
شعلهور: افروخته، زبانهکش، شرربار، شعلهناک، لاهب، لهیبگر، مشتعل.
شعلهوری: اشتعال، سوختن ≠ اطفا.
شعور: ۱. آگاهی، ادراک، بینش، خرد، فهم؛ ۲. مخ؛ ۳. مدرک، مشعر.
شغب: آشوب، فتنهانگیزی، فساد.
شغل: ۱. پیشه، حرفه، سمت، کار، کسب، مقام، منصب؛ ۲. مشغله؛ ۳. اشتغال، خدمت، عمل، فعل، وظیفه.
شفا: التیام، بهبودی، بهی، تشفی، درمان، صحت، علاج، مداوا، معالجه.
شفابخش: تشفی، درمانگر، شافی، علاجبخش.
شفاخانه: بیمارستان، دارالشفاء، درمانگاه، مریضخانه.
شفاعت: ۱. توسط، خواهشگری؛ ۲. مداخله، میانجیگری، وساطت؛ ۳. عفوخواهی؛ ۴. التماس، خواهش.
شفاعتگر: پایمرد، خواهشگر، شافع، شفیع، واسطهگر، عفوطلب.
شفاف: براق، روشن، زلال، متلالی، وهاج ≠ تیره، کدر.
شفاهی: زبانی، کلامی ≠ کتبی.
شفته: دوغاب، گلآهک، ملاط.
شفره: چاقو، کازدک، گزن.
شفق: بام، بامداد، سپیدهدم، سحر، فلق ≠ شام.
شفقت: ترحم، دلجویی، دلسوزی، رافت، عطوفت، غمخواری، لطف، محبت، مرحمت، مهربانی، نوازش، نرمدلی ≠ قسوت.
شفیع: پایمرد، دخیل، شافع، شفاعتگر، فریادرس، میانجی، واسطه.
شفیق: بامحبت، حمیم، دلسوز، مهربان، نرمخو ≠ قسی، نامهربان.
شق: ۱. راست، سیخ، صاف؛ ۲. نعوظ؛ ۳. چاک، شکاف ≠ خمیده، کج.
شق: ۱. جور، طریقه، طور، نحو، نمط.
شقاق: ۱. دشمنی، عناد، مخالفت، ناسازگاری، نفاق؛ ۲. ترک، درز، رخنه، شکاف.
شقاوت: بداقبالی، بدبختی، بیرحمی، شوربختی، قساوت، نکبت، نگونبختی ≠ سعادت.
شقایق: آلاله، لاله، لالهنعمان.
شقه: پاره، تکه، نصف، نیم، نیمه.
شقی: ۱. بیرحم، سختدل، سفاک، سنگدل، شریر، ظالم، قسی؛ ۲. بدبخت، تیرهبخت، سیهروز ≠ سعید.
شقیقه: ۱. بناگوش، شقاق، صدغ، گیجگاه؛ ۲. نیمسر؛ ۳. خواهر.
شک: تردید، دودلی، ظن، گمان ≠ یقین.
شکار: ۱. بشگرد، بشگر، صید، نخجیر؛ ۲. بزکوهی؛ ۳. شکارگاه؛ ۴. غارت، یغما؛ ۵. مفت.
شکارچی: دامگستر، دامیار، شکارگر، صیاد.
شکارگاه: صیدگاه، نخجیرگاه.
شکارگر: دامگستر، دامیار، شکارچی، صیاد.
شکاف: ۱. تراک، ترک، چاک، درز، شکافتگی، غاز؛ ۲. رخنه، روزن، روزنه، سوراخ، شعاب، شقاق، منفذ؛ ۳. کهف؛ ۴. تفرقه.
شکافتگی: انشقاق، روزن، شکاف، فلق.
شکافتن: بریدن، پارهکردن، دریدن، سوراخکردن.
شکاک: بدبین، بدگمان، پرشک، ظنین ≠ مطمئن.
شکایت: ۱. بثالشکوی، تشکی، تظلم، دادخواست، دادخواهی، شکوائیه، شکوا؛ ۲. تعرض، چغلی، شکوه، گلایه، گله، گلهمندی.
شکایتآمیز: شکوهآلود، گلایهآمیز، گلهآمیز.
شک: ۱. تذبذب، تردد، تردید، دودلی، ریب، ریبت، شبهه؛ ۲. بدگمانی، سوءظن؛ ۳. احتمال، اشکال، ظن، وسواس ≠ یقین.
شکر: امتنان، تشکر، حقشناسی، حمد، سپاس، شکرانه، منت.
شکراب: ۱. شربت؛ ۲. رنجش، رنجیدگی.
شکرخند: تبسم، شکرخنده، لبخند، نوشخند ≠ نیشخند.
شکرزار: شکرستان، نیشکرزار.
شکرستان: شکرزار، نیشکرزار.
شکرگزار: حقشناس، حقگزار، سپاسدار، سپاسگزار، شاکر، شکور، قدردان ≠ کورنمک، نمکنشناس.
شکرین: شکربار، شکرینه، شهد، شهدآلود، شهدآمیز، شیرین، قندآمیز ≠ تلخ.
شکست: ۱. حرمان، ناکامی؛ ۲. انحطاط، انخفاض، انهزام، مغلوبی، هزیمت؛ ۳. انکسار، خردشدن، شکستگی ≠ پیروزی.
شکستخورده: ۱. ناکام؛ ۲. بازنده، ناکامیاب، ناموفق؛ ۲. مغلوب، مقهور، منهزم ≠ پیروز، کامیاب.
شکستن: ۱. اقاله، خردشدن، خردکردن، ریزریزکردن، گسستن؛ ۲. تکسیر، کسر؛ ۳. درهمشکستن، مغلوبکردن، منهزمساختن.
شکسته: ۱. خرد، ریز؛ ۲. گسسته؛ ۳. مکسر، منکسر؛ ۴. پیر، ضعیف، ناتوان ≠ سالم.
شکستهبند: آروبند، ارتوپد.
شکستهنفس: افتاده، خاضع، فروتن، متواضع ≠ متفرعن، متکبر، مغرور.
شکستهنفسی: افتادگی، تواضع، خضوع، فروتنی ≠ تفرعن، تکبر، غرور.
شکفت: زاغه، غار، کهف.
شکفته: ۱. باز، شکوفا، وا؛ ۲. خندان، متبسم.
شکل: ۱. چهره، رخسار، روی، صورت؛ ۲. ساخت، فرم، قالب، هیئت، هیکل؛ ۳. طرز، گونه، وجه، وضع؛ ۴. تصویر، نقش؛ ۵. شبه، مانند، مثل.
شکلپذیری: ایجاد، تشکیل، خلقت، فرمپذیری، نگارهبندی.
شکلک: ادا، اطوار.
شکم: بطن ≠ ظهر.
شکمبندگی: شکمبارگی، شکمپرستی، شکمخوارگی.
شکمبنده: پرخوار، شکمباره، شکمپرست، شکمپرور، گرانخوار.
شکمپرست: پرخوار، شکمباره، شکمبنده، شکمو، گرانخوار.
شکمپرور: پرخوار، شکمبنده، شکمخوار، شکمو.
شکمروش: اسهال، پیچش.
شکمبارگی: پرخواری، پرخوری، شکمخوارگی.
شکمباره: پرخوار، پرخور، شکمبنده، شکمو.
شکمخوارگی: شکمبارگی، شکمبندگی، شکمپرستی.
شکمخواره: شکمباره، شکمو، عبدالبطن.
شکمو: بسیارخوار، پرخور، شکمباره، شکمپرست، شکمخوار، شکمخواره.
شکن: ۱. چروک، چین، کرس؛ ۲. پیچوخم، تاب، شکنج، فر، ماز.
شکنبرشکن: پرچین، پرچینوشکن، پرخم، پرشکن، پیچیده.
شکنج: ۱. آژنگ، چروک؛ ۲. پیچوخم، چین، شکن، ماز.
شکنجه: آزار، اذیت، ایذاء، تعذی، تعذیب، زجر، سیاست، ضرب، عذاب.
شکنندگی: تردی، نازکی.
شکننده: ۱. ترد؛ ۲. ناقض.
شکوا: شکایت، شکوائیه، گلایه، گله.
شکوائیه: چغلی، شکایت، گله.
شکور: حقگزار، سپاسگزار، شاکر، شکرگزار.
شکوفه: ۱. غنچه، نوگل؛ ۲. استفراغ، تهوع، قی، هراش.
شکوه: تظلم، تعرض، شکایت، شکوائیه، گلایه، گله، گلهمندی.
شکوه: اهمیت، بزرگی، تجمل، جاه، جبروت، جلال، جلوه، حشمت، سرفرازی، شان، شوکت، عظمت، فر، فره، کبریا، مهابت، هیبت.
شکوهمند: باجلال، باشکوه، باشوکت، باعظمت، پرابهت، شوکتمند، فرمند، مجلل ≠ بیشکوه.
شکیب: انتظار، تاب، تحمل، حوصله، شکیبایی، صبر ≠ بیحوصلگی.
شکیبا: باحوصله، بردبار، حلیم، خویشتندار، رزین، صابر، صبور، متحمل ≠ بیحوصله.
شکیبایی: بردباری، تحمل، شکیب، صبر، صبوری، مصابرت ≠ ناشکیبایی.
شکیل: ۱. چشمنواز، قشنگ، متناسب؛ ۲. خوشاندام، خوشگل، زیبا.
شگرد: تدبیر، حقه، فن، فند، لم.
شگرف: ۱. باحشمت، باعظمت، بزرگ، عظیم، محتشم؛ ۲. خارقالعاده، شگفتآور، عالی، عجیب، فوقالعاده؛ ۳. طرفه، کمیاب، نادر.
شگفت: ۱. تحیر، تعجب، حیرت؛ ۲. طرفه، عجب، عجیب، غریب، نادر، نادره.
شگفتآمیز: تعجبآور، حیرتآمیز، حیرتآور، حیرتانگیز، حیرتانگیز، شگفتانگیز.
شگفتآور: تعجبآور، تعجبانگیز، حیرتآور، حیرتانگیز، شگفتانگیز، عجیب، غریب.
شگفتانگیز: ۱. اعجابآمیز، اعجابانگیز، پرشگفت، تعجبآور، تعجبانگیز، حیرتآور، حیرتانگیز، حیرتزا، رایق، شگفتآور، عجیب؛ ۲. اعجوبه.
شگفتزده: انگشتبهدهان، بهتزده، حیران، حیرتزده، حیرتناک، مبهوت، متحیر، متعجب.
شگفتا: عجبا.
شگفتی: اعجاب، بهت، تعجب، حیرت، عجب.
شگون: اغر، تبرک، خوشیمنی، سعد، فالنیک، نیکفالی، یمن ≠ نحس.
شل: ۱. نرم، وارفته، ول؛ ۲. گلولای، گل؛ ۳. رها، ول ≠ سفت.
شل: چلاق، لنگ.
شلاق: تازیانه، قمچی.
شلخته: بیبندوبار، بینظم، قذر، لچر، نامرتب، نامنظم، ولنگار، یالانچی ≠ مرتب، منظم.
شلنگ: پا، جست، قدم.
شلوار: تنبان، زیرجامه، سروال.
شلوغ: ازدحام، پرازدحام، پرجمعیت، پرسروصدا، پرهیاهو، هیاهو ≠ ساکت.
شلوغی: ازدحام، جاروجنجال ≠ سکوت.
شلی: رخوت، سستی، نرمی، وارفتگی.
شلیطه: دامن، شلیته.
شم: ۱. بویایی، بوییدن، مشام؛ ۲. بو، رایحه؛ ۳. ادراک، بینش.
شماتت: توبیخ، دشمنکامی، سرزنش، سرکوفت، عتاب، ملامت، نکوهش.
شمار: ۱. رقم، عدد، نمره؛ ۲. اندازه، حد، شماره، عداد؛ ۳. حساب؛ ۴. آمار، تعداد.
شمارش: احتساب، حساب، محاسبه.
شمارنده: شمارشگر، محاسب.
شماره: تعداد، حساب، دانه، رقم، عدد، عده، نمره.
شمال: ۱. خو، سرشت، نهاد؛ ۲. چهره، شکل، صورت؛ ۳. سمت چپ، یسار.
شمایل: ۱. پرتره، تصویر، تمثال، عکس، نقش؛ ۲. چهره، رخسار، صورت؛ ۳. خویها، سرشتها.
شمد: ۱. چادر، سرانداز؛ ۲. ملافه، ملحفه.
شمردن: ۱. آماردن، شمارهکردن، محاسبهکردن؛ ۲. شمارش، محاسبه.
شمرده: ۱. محسوب؛ ۲. واضح؛ ۳. شمارهشده.
شمردهشمرده: آرامآرام، واضح.
شمس: خور، خورشید، شید، مهر، میترا، هور ≠ قمر.
شمشاد: شمشار، طبر، عنقر، کتم، مرزنگوش.
شمشیر: تیغ، چاقو، حسام، خنجر، دشنه، زوبین، قمه، کارد، نیزه.
شمع: ۱. چراغ، شماره، شماله، قندیل، موم؛ ۲. جرقهزا.
شمول: ۱. حیطه، دامنه؛ ۲. احاطه، تضمن، دربرگیری، عمومیت، فراگیری، مشمول.
شمه: ۱. اندک، جزء، خلاصه، کم؛ ۲. بو، شمیم.
شمیم: باد، بویخوش، خوشبو، رایحه، عطر، نکهت.
شمیمه: بو، رایحه، شمیم، نکهت.
شن: رمل، سنگریزه، ماسه.
شنزار: رملزار، رملستان، ماسهزار.
شنا: آبتنی، سباحت.
شناخت: ۱. آگاهی، بینش، دانش، شناسایی، عرفان، علم، معرفت؛ ۲. آشنایی، اطلاع، درک، وقوف؛ ۳. آشنا.
شناخته: ۱. آشنا؛ ۲. بنام، شهیر، مشهور، معروف ≠ ناشناخته.
شناسا: آشنا، آگاه، معرف، نامی، واقف.
شناساندن: آشناکردن، معرفی.
شناسایی: آشنایی، آگاهی، شناخت، معرفت.
شناسنامه: سجل، کارتشناسایی، ورقههویت.
شناسنده: آشنا، عارف، معرف، ناآشنا.
شناعت: زشتی، قبح، ناپسندی، ناهنجاری.
شناگری: آببازی، سباحت، شناوری.
شناور: آبباز، سباح.
شنگول: ۱. شادمان، شاد، مسرور؛ ۲. سرخوش، سرمست، ملنگ، نشئه ≠ گرفته.
شنگولی: سرخوشی، سرمستی، کیفوری، نشئگی ≠ بیحالی.
شنوا: داعیه، سامع، شنونده، شنونده، مستمع ≠ کر، ناشنوا.
شنوایی: سامعه ≠ گویایی، ناطق.
شنود: سمع، شنیدن ≠ گفت.
شنونده: سامع، سمیع، شنوا، مخاطب، مستمع، نیوشنده ≠ گوینده.
شنیدن: استماع، اصغا، شنودن، نیوشیدن ≠ گفتن.
شنیع: زشت، قبیح، ناپسند، ناسزا، ناهنجار ≠ مستحسن.
شنیعت: زشتی، شناعت، قباحت ≠ حسن.
شوالیه: دلاور، سوار، شهسوار، عیار، مبارز.
شواهد: بینات، ظواهر، گواهها.
شوایب: آمیختگیها، شایبهها.
شوخ: ۱. چرک، شوخگن، فضله، نجس، وسخ؛ ۲. خوشگل، زیبا، ظریف؛ ۳. بیآزرم، بیادب، بیحیا، گستاخ؛ ۴. بذلهگو، دعاب، ظریفطبع، لایگو، لطیفهگو، مزاح، مسخره، هزال؛ ۵. طناز، فتنهانگیز، فسونساز؛ ۶. فضول، وقیح؛ ۷. بانشاط، خوشدل، زندهدل، شاد، شنگ.
شوخچشم: بیحیا، بیشرم، پردهدر، دریده، گستاخ.
شوخچشمی: پردهدری، دریدگی، گستاخی، نامحرمی.
شوخدیده: بیحیا، بیشرم، پردهدر، دریده، گستاخ.
شوخطبعی: بذلهگویی، طیبت، مزاحی، هزالی.
شوخگن: چرکآلود، چرکین، شوخ.
شوخگنی: آلودگی، قذرات.
شوخی: ۱. استهزا، بذله، جوک، خوشمزگی، دعابه، ریشخند، لاغ، لطیفه، لودگی، لودگی، متلک، مداعبت، مزاح، مسخرگی، مسخره، مطایبه، هزل؛ ۲. بیحیایی، بیشرمی، گستاخی؛ ۳. ظرافت، قذرات، لافی، لطیفه، ملاعبت ≠ جدی.
شور: ۱. ذوق، شوق، وجد، هیجان؛ ۲. پرنمک، نمکسود، نمکین.
شور: رایزنی، کنکاش، کنگاش، مشاوره.
شوراندن: بههیجانآوردن، تحریککردن، شورانیدن ≠ آرامکردن.
شورانگیز: پرشور، شوقزا، شوقآمیز، مهیج، نشاطآور، نشاطانگیز، هیجانانگیز.
شوربا: آش.
شوربخت: بداقبال، بدبخت، بدطالع، تیرهروز، سیهروز، کوربخت ≠ خوشبخت.
شوربختی: ادبار، بداقبالی، بدبختی، شقاوت، فلاکت، کوربختی نگونبختی ≠ خوشبختی.
شورچشم: بدچشم، حسود.
شورستان: شورهزار، کویر، نمکزار.
شورش: آشوب، ازدحام، انقلاب، جنبش، شر، طغیان، عصیان، غائله، غایله، فتنه، قیام، کودتا، نهضت، هنگامه.
شورشگر: آشوبطلب، آشوبی، انقلابی، شورشی، طغیانگر ≠ مصلح.
شورشگری: تفتین، طغیان، عصیان، فتنهانگیزی، فتنهجویی، آشوبطلبی ≠ صلحجویی.
شورشی: اخلالگر، انقلابی، شورشگر، طاغی، کودتاچی، مخل، یاغی، ≠ مطیع.
شورهزار: شورستان، کویر، نمکزار ≠ کشتزار.
شوریدگی: آشفتگی، پریشانی، جنون، دیوانگی، ژولیدگی، شیدایی.
شوریده: ۱. آشفته، بیقرار، پریشان، پریشانحال، شیدا، شیفته، مجذوب، مجنون، مشوش، منقلب، واله؛ ۲. مضطرب، مغشوش، نامرتب، نامنظم.
شوریدهوار: جنونآمیز، شیدایی، مجنونوار ≠ عاقلانه.
شوفر: راننده، موتوربان.
شوق: آرزومندی، اشتیاق، دلبستگی، ذوق، رغبت، شور، علاقه، هوس.
شوقآمیز: اشتیاقآمیز، شورانگیز، شوقآور، نشاطانگیز.
شوک: تیغ، خار.
شوک: ۱. صدمه، ضربه، لطمه؛ ۲. تشنج، شوکه، منقلب.
شوکت: بزرگی، تشخص، جاه، جبروت، جلال، حشمت، شان، شکوه، شوکت، عظمت، فر، فره، کبریا.
شوکتمند: باحشمت، شکوهمند، محتشم ≠ بیشوکت.
شوکران: حمه، زهر، سم، هلاهل.
شولا: پشمینه، خرقه.
شوم: بداختر، بدشگون، بدیمن، مشئوم، منحوس، ناخجسته، نامبارک، نامسعود، نامیمون، ناهماگون، ناهمایون، نحس ≠ خجسته، مبارک، میمون، همایون.
شومی: مشئومی، ناخجستگی، نحس، نحوست ≠ میمنت.
شوهر: زوج، شو، شوی، مرد، همسر ≠ زوجه.
شوی: جفت، زوج، شو، شوهر، مرد، همسر ≠ زن، زوجه، عیال.
شهاب: ۱. ، شخانه؛ ۲. اخگر، شرر، شعله؛ ۳. ستاره.
شهادت: ۱. تایید، گواهی؛ ۲. شهیدشدن، مرگ.
شهادتنامه: استشهاد، گواهینامه.
شهامت: بیباکی، جرات، جسارت، چالاکی، چستی، دلاوری، زهره، شجاعت، عرضه، مردانگی.
شهبانو: بیگم، شهربانو، ملکه.
شهد: انگبین، حلاوت، شکرین، شیرینی، عسل ≠ شرنگ.
شهر: ۱. آبادی، بلد، دیار، شهرستان، کشور، مدینه، ملک، ناحیه، ولایت؛ ۲. برج، ماه.
شهربانو: بیگم، شهبانو، ملکه.
شهربانی: کلانتری، نظمیه.
شهربند: ۱. اسیر، زندانی، گرفتار، محاصره، محبوس؛ ۲. بارو، حصار؛ ۳. زندان، محبس ≠ آزاد، رها.
شهرت: آوازه، اشتهار، تخلص، شایعه، صیت، عنوان، محبوبیت، معروفیت، نام، ناموری ≠ بینشانی، خمول، گمنامی.
شهرستان: بلد، شهر، کوره، مدینه، ولایت ≠ دهستان.
شهرنشین: شهری، متمدن ≠ بادیهنشین.
شهرنشینی: تمدن، مدنیت ≠ بادیهنشینی.
شهروا: بیارزش، تقلبی، قلابی، قلب، کاسد، نارایج، ناسره.
شهروند: اهالی، اهل، تبعه.
شهره: بنام، پرآوازه، سرشناس، شهیر، مشتهر، مشهور، معروف، نامدار، نامور.
شهری: ۱. شهرنشین؛ ۲. ولایتی ≠ روستایی.
شهریار: پادشاه، خدیو، خسرو، سلطان، شاهنشاه، شاه، ملک ≠ رعیت.
شهریه: ادرار، راتبه، ماهانه، ماهیانه، مستمری، مشاهره، مواجب.
شهسوار: چابک، دلیر، شاهسوار، شوالیه، عیار.
شهم: جلد، چابک، چالاک، فرز.
شهنا: سرنا، سورنا، نای، نی.
شهوانی: شهوتپرست، شهوی، نفسانی ≠ روحانی.
شهوت: باء، شبق، میل، هوس، هوی.
شهوتآلود: شهوتآلوده، شهوتبار، شهوتناک، هوسآلود، هوسناک.
شهوتانگیز: ۱. شهوتزا، مبهی، مشهی؛ ۲. هوسانگیز، هوسبار؛ ۳. سکسی، لوند.
شهوتپرست: بوالهوس، پرشهوت، حشری، شهوانی.
شهوتپرستی: بوالهوسی، هواپرستی.
شهوتران: بوالهوس، حشری، شبق، شهوتی، هوسباز، هوسران.
شهوتزا: شهوتانگیز، مشهی.
شهوتی: بوالهوسی، حشری، شبق، هواپرستی.
شهود: ۱. دریافت، کشف؛ ۲. گواهان، ناظران.
شهید: ۱. کشته؛ ۲. شاهد، گواه.
شهیر: بنام، پرآوازه، سرشناس، شهره، مشهور، معروف، نامآور، نامدار، نامور، نامی ≠ گمنام.
شهیق: دم، فرودم، نفسکشیدن.
شی: چیز ≠ لاشی.
شیاد: حقهباز، شارلاتان، فریبکار، کلاهبردار، محیل، مکار ≠ درستکار.
شیادی: حقهبازی، شارلاتانبازی، کلاهبرداری ≠ درستکاری.
شیار: ۱. شانه؛ ۲. شخم.
شیب: ۱. نشیب؛ ۲. سر؛ ۳. سرازیر، سرازیری، سراشیب؛ ۴. پیری، کهنسالی؛ ۵. اختلاط، امتزاج؛ ۶. جنبش، لرزش؛ ۷. حیرتزده، سرگردان، سرگشته، واله؛ ۸. آشفته، پریش، پریشان ≠ فراز.
شیپور: صور، نفیر.
شیخ: ۱. مراد، مرشد؛ ۲. آخوند، معمم، ملا؛ ۳. پیر، سالخورده، کهنسال، مسن؛ ۴. امیر، پیشوا، قاید ≠ شاب.
شید: خور، خورشید، شمس، مهر ≠ ماه.
شید: تزویر، حیله، غش، کید، مکر، نیرنگ.
شیدا: بیقرار، دلباخته، دلداده، دلشده، دیوانه، سرگشته، شوریده، شیفته، عاشق، مجنون، مفتون، واله، وامق.
شیدایی: ۱. بیقراری، دلباختگی، دلدادگی، دلشدگی، شوریدگی، شیفتگی، عاشقی؛ ۲. جنون، دیوانگی.
شیر: ۱. ارسلان، اسد، حیدر، ضرغام، ضیغم، هژبر؛ ۲. لبن.
شیرازه: تهبندی، عطف.
شیرازهبند: شیرازهزن، صحاف.
شیرخوارگاه: پرورشگاه.
شیردل: باجرات، بهادر، بیباک، جسور، دلاور، دلیر، شجاع ≠ ترسو، جبون.
شیرده: دایه، ربیبه، مرضع، مرضعه ≠ شیرخوار.
شیره: آب، جرم، شهد، عصاره، عصیر، مرق.
شیرین: ۱. شکرین، شهددار، گلوسوز؛ ۲. دلکش، نغز؛ ۳. نوشین ≠ تلخ.
شیرینسخن: بذلهگو، خوشبیان، خوشزبان، شکرخا، شکرشکن، شیرینگفتار، لطیفهپرداز.
شیرینی: حلاوت، شهد، عذوبت ≠ تلخی.
شیزان: دیو، غول، نسناس، هرماس ≠ آدمی.
شیشه: ۱. بطری، تنگ، قرابه؛ ۲. آبگینه، جام، زجاج.
شیطان: ۱. ابلیس، اهریمن، دیو، عفریت، عفریته، هرماس، هرمس؛ ۲. زبل، زرنگ، محیل؛ ۳. آتشپاره، بازیگوش، تخس، شرور ≠ آدم.
شیطانصفت: ددخو، ددمنش، دیوسرشت ≠ آدمیخو.
شیطانی: ۱. شرارت، شیطنت؛ ۲. چموشی، سرکشی؛ ۳. بدرفتاری، بدکرداری؛ ۴. اهریمنی؛ ۵. احتلام، جنب، محتلم ۱. ≠ خوشرفتاری؛ ۲. انسانی، اهورایی، ملکی.
شیطنت: ۱. بدجنسی، بدذاتی، شرارت، شیطانی؛ ۲. بازیگوشی؛ ۳. سرکشی، نافرمانی؛ ۳. چموشی.
شیفتگی: آرزومندی، دلباختگی، دلدادگی، شیدایی، عاشقی، عشق.
شیفته: حیران، خاطرخواه، دلباخته، دلداده، شیدا، عاشق، مجذوب، مجنون، مفتون، واله، وامق.
شیک: دلپذیر، زیبا، فانتزی، قشنگ، لوکس.
شیله: ۱. قرمز؛ ۲. پیله، سوسه.
شیلهپیله: تزویر، حقه، خدعه، شایبه، مکر، نیرنگ.
شیمه: خلق، خو، داب، طبع، طبیعت، عادت.
شیمیدان: شیمیست، کیمیاگر.
شیمیایی: کیمیاوی، کیمیایی.
شیوا: بلیغ، رسا، روان، فصیح، گویا ≠ نارسا.
شیوع: ۱. اشاعه، پراکندگی، سرایت، نشر؛ ۲. اشتهار، تداول.
شیون: افغان، جیغ، دادوبیداد، زاری، ضجه، فریاد، فغان، ناله، ندبه.
شیوه: ۱. عشوه، فسون، کرشمه، ناز؛ ۲. اسلوب، جور، راه، روال، روش، روند، سبک، سیاق، طرز، طریقه، گونه، متد، مشی، منوال، نحو، نمط، وضع، هنجار.
شیوهگر: افسونگر، پرکرشمه، پرناز، عشوهساز، عشوهگر.
شیهه: جیغ، صیحه.